|
فاطمه معتمدآریا، فاطمه معتمدآریاست؛ بی هیچ پسوند و پیشوندی این نام کامل است، چراکه نام بازیگری است که در پنجاهوچند فیلم تاریخ سینمای ما، تجسمی بوده از زنان اقوام و طبقات مختلف جامعه معاصر ایران. او در سیوپنجمین جشنواره فیلم فجر نیز در قامت آباجان ظاهر شده؛ مادری زنجانی در سالهای دهه ٦٠ که چشم به راه فرزندش از جبهه است اما حتی لحظهای مغلوب ناامیدی نمیشود.
سریالها و برنامههای طنز همواره از پرمخاطبترین مجموعههای تلویزیونی بودهاند؛ به نحوی که تجربه نشان داده هنوز هم برغم گسترش رسانهها و البته شبکههای تلویزیونی فارسیزبان، اگر سریالی باکیفیت ساخته شود، میتواند خیابانها را خالی کرده و مخاطب را پای شبکههای خودمان بنشاند.
سینمای ایران، بجز تلاشهایی معدود و ناچیز، چشمش را بر واقعیتهای جامعه بسته است و غیر از تمرکزی غیرضروری و چه بسا کلیشهای و مستعمل روی موضوعاتی محدود و تکراری، کاری به انبوه آدمها و اتفاقات مهم و تعیینکننده واقعی ندارد.
«خون حرف نمیزند» عنوان رمان ناظم حکمت است که به روایت جامعه ترکیه پرداخته و از نظام سرمایهداری انتقاد کرده است.
در دوره سی و پنجم جشنواره تئاتر فجر، برگزاری در سطح وسیعتر به واسطه تاسیس تماشاخانههای متعدد خصوصی و ایجاد بخش "به علاوه فجر" شکل گرفته است.
دومین عامل شوک، ناگهانی بودن این مرگ بود. محسن آقا (هاشمی) گفتند ما ظرف یک ربع فهمیدیم بی پدر شدیم. جامعه توقع چنین خبری را نداشت. حالا مثلاً اگر بیمار شده بودند، یا سابقه سکته داشتند و چند روز در بیمارستان میماندند، یا در حالت کما بودند آن موقع جامعه از نظر ذهنی آماده میشد.
محمدرضا ترکی میگوید بهتر است به جای درستنویسی از پاکیزهنویسی سخن بگوییم و سنگ بزرگ که نشانه نزدن است برنداریم و شعار نشدنی ندهیم.
ابوالحسن داوودی، کارگردان سینما، در روزنامه ایران نوشت: شناخت من از آیتالله هاشمی به دوران ماقبل انقلاب باز میگردد