کد خبر: 6471 A

بررسی داستانی از "کلمه‌ها و ترکیب‌های کهنه" نوشته محمدحسن شهسواری

پدر و پسری که مثل هم بیمار بودند

پدر و پسری که مثل هم بیمار بودند

پدر و پسر هر دو دارای اختلال شخصیت اسکیزویید هستند. این اختلال مزمن و فراگیر و دارای الگوهای مخرب فکری و رفتاری است.

 ایران‌آرت: داستان‌های کوتاه کتاب «کلمه‌ها و ترکیب‌های کهنه» نوشته محمدحسن شهسواری حال‌وهوایی ملتهب و نگران دارند. اگرچه برخی از داستان‌ها آرام به نظر می‌رسند، اما در واقع خاکسترهای زیرین آتشی سوزانند. گفت‌وگو بین شخصیت‌ها، روایت‌ها را سریع‌تر و پیش‌رونده‌تر کرده است. در روزنامه اعتماد به بررسی این داستان‌ها پرداخته شده که بخشی از آن را در ادامه می‌خوانیم؛

داستان «تربیت صحیح پسرم» داستانی برجسته در بین داستان‌های کوتاه این کتاب است. راوی با زبان اول شخص از زندگی شخصی و پسرش می‌گوید. این روایت نیز وجه مشترکی با چند داستان قبل کتاب دارد اما به شیوه‌ای دیگر. برقراری رابطه بین والد و فرزند در اینجا پررنگ‌تر نشان داده می‌شود. در این داستان راوی که خود پدر است، تکرار می‌کند که پسرش مانند خود اوست. نسبت به مرگ مادرش بی‌تفاوت است. مردم‌گریز و سرد است. فرزندان آنچه را  والدین دوست‌ دارند نمی‌آموزند، بلکه آنها مانند آینه‌ای هستند که فقط رفتار والدین را منعکس می‌کنند. تلاش‌های والدین در بیشتر موارد بی‌اثر است زیرا صدای اعمالی که بچه‌ها می‌شوند بلدتر از نصیحت‌ها است.

پدر و پسر هر دو دارای اختلال شخصیت اسکیزویید هستند. این اختلال مزمن و فراگیر و دارای الگوهای مخرب فکری و رفتاری است. این افراد همچنین در خطر مبتلا شدن به افسردگی نیز قرار دارند. بی‌تفاوتی نسبت به مردم، کم‌علاقه بودن در ایجاد روابط نزدیک با دیگران، سرد و گوشه‌گیر و درون‌گرایی چند نشانه‌ای از این اختلال هستند که به‌طور کامل با این پدر و پسر منطبق می‌شوند.

«یکی از روزهایی که برادرم همراه زنش به بازدید هفتگی ما آمده بود، پسرم بعد از یک ساعت خاموشی مطلق به حرف آمد... پسرم گفت « زن عمو شما چه‌قدر دوست دارید دهان گشادتان را به همه نشان بدهید.»

«برادر و زن برادرم من را نگاه کردند. خیلی هم تهدیدآمیز... آخرسر برادرم به حرف آمد. گفت چرا چیزی نمی‌گویی؟ راست می‌گفت باید چیزی می‌گفتم. گفتم باید قبول کنی برادر به هر حال دهان زنت کمی گشاد است.»

این افراد زندگی درونی پویا و متحرکی ندارند کمتر حرف می‌زنند و تنهایی را دوست دارند. افراد مبتلا به اختلال شخصیت اسکیزویید ممکن است در بیان خشم و پاسخ به تحریک مستقیم مشکل داشته باشند طوری‌که ما تصور کنیم زندگی‌شان بدون هدف است.

«واقعا مایه خوشبختی است که در هیچ جای دنیا کسی منتظر آدم نباشد. پسرم این را خوب درک کرده بود. برای همین هیچ توضیحی در مورد کارهایش نمی‌داد. حتی وقتی دانشگاه قبول شد تا یک هفته خبر نشدم.»

در شرایط نامساعد به‌گونه‌ای منفعل واکنش نشان می‌دهند. بیشتر عواطف محدودی دارند و از دید اجتماعی بی‌کفایت، سطحی و در خود فرو رفته به نظر می‌رسند.

«بعداز‌ظهر با سروصدایی از آشپزخانه بیدار شدم. پسرم توی آشپزخانه بود. گفت «بیدار شدی بابا؟» گفتم «بله» گفت «فکر کنم مامان مرده.»

در نهایت پدری که دارای بیماری اسکیزویید است با مرگ همسر دومش شوک نمی‌شود در حالی که توقع دارد پسرش از مرگ مادر واقعی و همسر او هیجان‌زده شود. ناآگاهی انسان از ویژگی‌های شخصیتی برخلاف میل درونی وضعیت را پرتنش و پیچیده می‌کند. در حال حاضر نگرانی‌ام این است که چند نفر دیگر باید بین من و پسرم بمیرند تا وضع کاملا عادی شود. به هر حال وضع پیچیده‌ای است.

 

محمدحسن شهسواری کتاب کلمه ها و ترکیب های کهنه اختلال اسکیزویید
ارسال نظر

آخرین اخبار

پربیننده ترین