کد خبر: 2466 A

ترجمه ادبیات فارسی به زبان‌های دیگر در سال 95؛ حالا برعکس!

ترجمه ادبیات فارسی به زبان‌های دیگر در سال 95؛ حالا برعکس!

هر چند وقت یک بار جلسه ای برگزار یا مصاحبه ای انجام می شود و طی آن همه شاکی هستند که چرا ادبیات معاصر ما به دیگر زبان ها ترجمه نمی شود و چرا ما جهانی نیستیم...

ایران‌آرت: حورا نژادصداقت در «همشهری جوان» فهرستی از کتاب های ادبی که در سال 95 ترجمه و در خارج از ایران منتشر شده اند، به دست داده است:

هر چند وقت یک بار جلسه ای برگزار یا مصاحبه ای انجام می شود و طی آن همه شاکی هستند که چرا ادبیات معاصر ما به دیگر زبان ها ترجمه نمی شود و چرا ما جهانی نیستیم و کلی شکایت های دیگر که اتفاقا بعضی هایشان هم کاملا درست اند اما اشکال کار این جاست که گاهی ما فقط ناله می کنیم و اشکال می گیریم و یادمان می رود که جاهایی مثل آژانس ادبی کیا یا انتشارات شمس و مه یا نشر شباویز ( در حوزه ادبیات کودک) پیوسته مشغول ترجمه و فروش کپی رایت آثار ایرانی به دیگر زبان ها و کشورها هستند . این بار با نگاه به نیمه پر لیوان ، سراغ تعدادی از کتاب های رفتم که در سال 95 به زبان های دیگر در خارج از ایران منتشر شده اند. فارغ از اینکه آیا کتاب های بهتری امکان ترجمه شدن داشته اند یا نه. اهمیت کار در این است که ببینیم امسال اسم کدام نویسنده ها و شاعران ایرانی در آن طرف مرزها مطرح شد. ضمن اینکه همین آشنایی با کتاب های ترجمه شده ما را از خیل ناله کنان دور می کند. هر چند خودمان هم می دانیم که تعداد این کتاب ها زیاد نیست ولی در همین حد هم اتفاق خوبی به حساب می آید . راستی، کسانی که رشته دانشگاهی شان یکی از زبان های خارجی است یا حتی آن های که به کلاس زبان می روند، خوب است سراغ نسخه فارسی و ترجمه های این کتاب بروند تا هم فنون ترجمه را یاد بگیرند و هم زبانشان را تقویت کنند. تمام آثاری را که انتشارات شمع و مه حق کپی رایت آن ها را به ناشران خارجی فروخته ، به راحتی می توانید از پخش ققنوس بخرید.

 

هیس! از قتل حرف نزنید

کتاب "من قاتل پسرتان هستم" از احمد دهقان برای آن هایی که پیگیر آثار او یا ادبیات دفاع مقدس هستند ، آشناست ؛ همان مجموعه داستانی که از آثار جنگ در زندگی آدم های بازگشته از آن دوران خاص می گوید و حتی بعضی ها آن را ضد جنگ می دانند ولی رضا امیرخانی به شدت از کتاب دفاع کرد و گفت این داستان ها شاید تلخی جنگ را نشان می دهند اما با ادبیات ضد جنگ فاصله دارند. انتشارات شمع و مه وقتی داشت این کتاب را برای خارجی ها منتشر می کرد، به خاطر بار منفی عنوانش، اسم آن را به "یک قتل اجباری" تغییر داد. اما این اتفاق باعث نشد خارجی ها کتاب را نبینند. اتفاقاً چون فیلم "پاداش سکوت" از مازیار میری با بازی پرویز پرستویی هم بر اساس همین کتاب ساخته شده بود، شهرتی برایش دست و پا کرد و خلاصه، یکی دیگر از آثار ادبیات دفاع مقدس به خارج از ایران رسید، البته کتاب پرطرفدار دیگری از دهقان با نام "سفر به گرای 270درجه" با ترجمه یال اسپراکمن به انگلیسی منتشر شده بود و همین کتاب "من قاتل پسرتان هستم" را هم یوکاهیملر به آلمانی ترجمه کرده بود.

بازهم کتاب های هوشنگ مرادی کرمانی به دست خارجی ها رسید

 

پنهان کردن عمو هوشو

شهریور امسال بود که برای هوشنگ مرادی کرمانی در همشهری جوان جشن تولد گرفتیم و در پرونده ای که به همان مناسبت برای او جمع کردیم، از انتشار ترجمه های آثارش نوشتیم . آن موقع به خاطر محدودیت فضای که داشتیم ، نتوانستیم همه کتاب های او را معرفی کنیم . در سال 95 دو تا از کتاب های او برای اولین بار به انگلیسی ترجمه شده اند و مترجم آن ها باز هم مثل گذشته، کارولین کراسکری است. کلا کارولین آثار مرادی کرمانی را دوست دارد و با آن ها خوب آن ها خوب انس گرفته است و دلیل این حس و حالش را همان موقع طی مصاحبه ای برای ما توضیح داد. او هم کتاب "یک مربای شیرین" را ترجمه کرده و هم کتاب "شما که غریبه نیستید".

این کتاب ها به حد کافی معرف هستند و نیازی نیست که داستان هایشان را توضیح بدهم اما شنیدن حرف های ناشر آثار مرادی کرمانی ، یعنی افشین شحنه تبار درباره استقبال خارجی ها از آثار او شنیدنی است که برایمان تعریف کرد: " در آلمان آن قدر تعداد دوستداران آقای مرادی کرمانی در هتل زیاد بود که مجبور شدیم برنامه هایمان را عوض کنیم تا او با مخاطبانش بماند و جواب سوالاتشان را بدهد. جالب تر اینکه در فرودگاه هند به خاطر ازدحام جمعیت مجبور شدیم آقای مرادی کرمانی را در دستشویی پنهان کنیم تا بتوانیم مردم را بدون اینکه ناراحت شوند، راهی کنیم و خودمان هم از پرواز جا نمانیم. یکی از به یادماندنی ترین دیدارها احترام زیاد رئیس دانشگاه مسکو بود ، آن هم با وجود روحیه ی خشک و یخی که داشت . غیر از تمام این ها، در جشن کتاب سال مسکو هم خیلی لذت بخش بود که آقای مرادی کرمانی را برای نشستن در کنار مدعوین اختصاصی و بزرگ ترین نویسندگان دنیا دعوت کردند."

بعضی ها می گویند آثار هیچ نویسنده معاصر ایرانی به اندازه هوشنگ مرادی کرمانی در دنیا ترجمه نشده است . مصداقش هم کتاب "خمره" اوست که تا کنون به 15زبان ترجمه شده . این کتاب در مدارس اتریش تدریس می شود.

 

روایت مرده ای از سال درخت

آن ها که نوشتند ضحی کاظمی را خوانده اند، احتمالا می دانند که او یکی از دهه شصتی هایی است که دوران نوجوانی اش را در انگلستان سپری می کند و بعد مدرک مهندسی اش را می گیرد ولی دنیای ادبیات رهایش نمی کند و چند رمان می نویسد ، یکی از یکی متفاوت تر؛ مثلا رمان "کاج زدگی" اش در ژانر علمی- تخیلی درباره آدم های یک شهر مسخ شده است. اما اینجا ما صحبتمان بر سر "سال درخت" است که راوی آن یک مرده یا به عبارتی یک روح است . این رمان ماجرای دختری را روایت می کند که می خواهد از ایران به کاندا مهاجرت کند و تصمیم می گیرد برادرش که سندروم دان دارد، به یک آسایشگاه ببرد. این تصمیم گیری و به نتیجه رسیدن از کشمکش های اصلی رمان است . "سال درخت" در ایران هم خوب دیده شد و اتفاق خوب تر این که کارولین کراسکری آن را با نام year of tree   به زبان انگلیسی در انتشارات شمع و مه ترجمه کرده و خلاصه، این افتخاری شده برای یکی از نویسنده های جوان امروزی . ترجمه انگلیسی این کتاب شهریور امسال رسما در لندن رونمایی شده بود.

 

پروانه در مصر

آن های که دنبال حواشی دنیای مشترک خبرنگاری و شعر هستند ، حتما اسم علیرضا بهرامی را شنیده اند و می دانند که از او شش مجموعه شعر مثل "اصلا مهم که نیست...." و ... منتشر شده است . امسال مجموعه اشعاری از او با عنوان "پروانه ای سرگردان در شهر" به دست محمد حمادی به عربی ترجمه شده است . حمادی خودش از مترجمان و استادان دانشگاه خوزستان است . جالب این جاست که یک شاعر و روزنامه نگار لبنانی با نام جوزف دعبول هم ترجمه شعرهای بهرامی را ویرایش کرده .

خلاصه این که یک اثر دیگر از شاعر – خبرنگار ایرانی در مصر از طرف نشر "الف لیله" منتشر شده و حتی در نمایشگاه کتاب قاهره که یکی از بزرگ ترین نمایشگاه کتاب دنیاست و مشهور است که شباهت های زیادی به نمایشگاه کتاب خودمان دارد، به دست عرب ها و بازدیدکنندگان خارجی رسیده است . البته عموما عرب ها با شعر ایرانی به خاطر ترجمه های که انجام می شود، آشنا هستند.

 

روزشماری برای عاشقانگی

شهرت افشین یداللهی به خاطر ترانه های بود که در تیتراژهای سریال های تلویزیونی از او خوانده شده است . یکی از آخرین ترانه هایش هم تیتراژ سریال "معمای شاه" بود: "ایران/ فدای اشک و خنده تو/ دل پرو تپنده تو...." تا امروز چند کتاب از افشین یداللهی به زبان های دیگر ترجمه شده است . یکی از جدیدترین آن ها "روزشمار یک عشق" است که کارولین کاراسکری تمام اشعار این مجموعه را به زبان انگلیسی و میترافرزاد به زبان فرانسوی ترجمه کرده و هر دوی آنها در انتشارات شمع و مه چاپ کرده. البته ترجمه این کتاب ها ، به همین جا ختم نمی شود . وقتی که "روز شمار یک عشق" در شهریور 94 در ایران منتشر شد، همزمان در نمایشگاه بین المللی کتاب مسکوو تاجیکستان هم رونمایی شد. ترجمه ی روسی این مجموعه را اله کسمایی و عزیز مراد اصلانیان انجام داده بودند.

یداللهی در یکی از شعرهای این مجموعه می گوید : " دروغ هایت را/ باور می کنم/ بیا قرار بگذاریم/ حقیقت/ همین دروغ هایی باشد/ که تو می گویی..."

 

میلک و جن و مادربزرگ

آن های که با زبان و نگاه متفاوت یوسف علیخانی آشنا هستند، خوب می دانند که مجموعه داستان "قدم بخیر مادربزرگ من بود" در فضای میلک می گذرد و زبان و فرهنگ آن منطقه را آمیخته با خیال های علیخانی نشان می دهد.

علیخانی با وجود تمام نقدهای منفی که به آثارش وارد شده ، توانست در ذهن همه خواننده ها ی داستان های فارسی جایی برای میلک باز کند ولی به همین بسنده نکرد و حالا کتاب هایش دارد به زبان های دیگر هم ترجمه می شود تا بقیه مردم دنیا نیز حتی برای یک بار میلک فکر کنند.

ماندانا داورکیا، مجموعه داستان "قدم بخیر مادربزرگ من بود" را به انگلیسی ترجمه کرده و النوراوکلاهان، یکی از ویراستاران ایرلندی آن را ویرایش کرده و خلاصه، با عنوان " جن زده در میلک" در انتشارات شمع و مه چاپ شده است ، البته این اولین کار ترجمه شده از آثار علیخانی نیست .

بعضی از داستان های او به عربی و آلمانی و انگلیسی ترجمه شده بودند.

 

داستان ابن پشم پانزده

کتاب "نیم من بوق" ( ابن پشم پانزده) از سید علی شجاعی هم امسال به زبان انگلیسی در آژانس ادبی کیا ترجمه شده است . او در سبک و سیاق داستان های قدیمی، به سراغ پادشاهی رفته که مثل همه پادشاهان خزانه اش را با مالیات مردم پر کرده است . یک روز فرستاده ای پیش او می آید و می گوید : " ما سال گذشته مالیاتمان را کامل پرداخت کردیم اما امسال می خواهیم چند سوال بپرسیم . اگر وزرای شما توانستند به این سوال ها در مدت 40روز جواب بدهند که ما باز مالیاتمان را می پردازیم و اگر نتوانستند، ما هم شرمنده شما می شویم" اگر چه می توان حدس زد که وزیرها نادانند ولی لو دادن ما بقی ماجرا، تمام لذت خواندن این کتاب را از بین می برد. مخاطب این کتاب ، شاید نوجوان ها باشند اما چون کتاب خوش خوانی است و بازی های زبانی و تصویرگری خوبی دارد، می توان آن را برای یک بار خواندن به بزرگسالان هم توصیه کرد که کمی احوالشان را خوش کند. مخصوصا که یکی از جذابیت های "تیم من بوق" تصویری گری های علیرضا گلدوزیان که انگار نکته هایی را به محتوای داستان اضافه می کند.

 

یک دوستی خیلی خاص

می دانیم که جای صحبت از یک کتاب گروه کودک این جا نیست اما حیف است صرفا به این خاطر از معرفی کتاب صرفه نظر کنیم که تا حالا به سه زبان زنده دنیا ترجمه شده و حتی در سال 2015 این کتاب به خاطر تصویر سازی اش برگزیده ی جایزه کوله پشتی شد. کتاب "دوست بزرگ" را دکتر بابک صابری که یک جراح ارتوپد است ، نوشته و مهرداد زائری (از هنرمندان ایرانی مقیم آمریکا) تصویرگری کرده است . در همین سال 95، کتاب به زبان آلمانی منتشر شد و بعد از چند ماه هم به چاپ دوم رسید. حالا بماند که طبق گفته های لیلی حائری که مدیر آژانس ادبی "کیا" است و انتشار این کتاب را برعهده داشته، اخیرا کپی رایت "دوست بزرگ" به زبان فرانسوی هم فروخته شده و کتاب در 2017 به دست مخاطبان فرانسوی زبان هم رسید. "دوست بزرگ" در ایران در انتشارات نیستان منتشر شده؛ نیستان از آن دسته ناشرانی است که به هر راه سالمی دست می زنند تا کتاب هایشان به دست دیگران برسند،  از تبدیل آثار به کتاب صوتی گرفته تا ترجمه خارجی آن ها و انتشار به زبان های دیگر.

 

افشین یداللهی هوشنگ مرادی کرمانی
ارسال نظر

آخرین اخبار

پربیننده ترین