کد خبر: 23433 A

همه عاشق پروست نیستند

همه عاشق پروست نیستند

برخی نویسنده‌ها از جمله کازوئو ایشی‌گورو، سوزان هیل، کنداس بوشنل، آناتول فرانس و... به مارسل پروست نقد دارند.

ایران آرت: بسیاری عاشق مارسل پروست هستند و اغلب نویسندگان او را می‌ستایند. بارها و بارها شنیده‌ایم که او بزرگ‌ترین نویسنده تاریخ بوده است اما همه با این گفته موافق نیستند. نویسندگانِ منتقد پروست از بنام‌های دنیای ادبیات به شمار می‌روند که از آنها با این عنوان‌ها یاد می‌کنیم: برنده جایزه نوبل، رمان‌نویس سبک گوتیک، دو استاد زبردست مدرنیست و نویسنده فمینیست درخور توجه.

به گزارش روزنامه اعتماد، در ادامه نظرات کوبنده این منتقدان را درباره نویسنده فرانسوی و رمان پرشور تمام‌نشدنی و مشهورش می‌خوانید.

کازوئو ایشی‌گورو، نویسنده انگلیسی برنده جایزه نوبل، در مصاحبه با «هافینگتون پست‌» گفته: «رک‌وراست بگویم، به غیر از جلد نخست رمان «روزهای از دست رفته» پروست، از نظرم کسل‌کنندگی‌اش غیرقابل تحمل است. مشکل پروست این است که گاهی متن مبهوت‌کننده‌ای از او می‌خوانی اما بعد باید ٢٠٠ صفحه فضل‌فروشی‌های تندوتیز فرانسوی، رزمایش‌های قشر مرفه و خودپسندی‌های محرز را بخوانی. و این روند ادامه خواهد یافت. اما گه‌گاه وقتی به ایده‌های او از حافظه و خاطره فکر می‌کنم، می‌بینم او می‌تواند زیبا بنویسد.»

اِوِلین وو، رمان‌نویس انگلیسی در نامه‌ای که سال ١٩٤٨ برای نانسی میتفورد نوشت، آورده: «نخستین‌باری است که پروست می‌خوانم-البته به زبان انگلیسی- و وقتی احساس کردم او ساختار ذهنی معیوبی دارد، غافلگیر شدم. هیچ‌کس چنین چیزی را به من متذکر نشده بود. قطعا او هیچ درکی از زمان ندارد. سن هیچ‌کس را به خاطر نمی‌آورد.»

جرمن گریر، نویسنده استرالیایی سال ٢٠٠٩ در مقاله‌ای در «گاردین» نوشت: « اگر تا به حال پروست نخوانده‌اید، نگران نباشید. نیازی نیست جای خالی‌اش را در سیر تکاملی فرهنگی‌تان پر کنید. به عبارت دیگر، اگر تمامی مجلدات «در جست‌وجوی زمان از دست رفته» را خوانده‌اید، باید نگران خودتان شوید. چراکه خود پروست به خوبی می‌دانست خواندن کتابش سبب می‌شود «زمانی از دست برود»، زمانی حرام شود، زمانی که بهتر است صرف بازدید قوم‌وخویشی مجنون شود، صرف مراقبه، پیاده‌روی کردن با سگ‌تان یا یادگیری زبان یونان باستان.»

سوزان هیل، نویسنده انگلیسی سال ٢٠١٢ در نشریه «اسپکتیتور» نوشت: «از زمانی که ١٨ ساله بودم افرادی که هفت جلد «در جست‌وجوی زمان از دست رفته» را از حفظ بودند و خطوط آن را می‌پرستیدند، به من توصیه می‌کردند این کتاب را بخوانم. گویی که نمی‌توان به خواندن پروست اشتیاقی نداشت. می‌دانستم عشق به او بسان نشان افتخار و نشانه ذهن ادبی هماهنگ و مشتاق است و چندین و چندبار تلاش کردم از جلد اول این کتاب فراتر بروم. در نهایت به اینجا ختم شد که جلد نخست را بیشتر از «آرزوهای بزرگ» که محتوایی داشت، خواندم. حتی پیش آمده مجلدهای سوم یا هفتم را از قفسه کتابخانه بردارم و از همین جا ادامه داستان را شروع کنم، بنابراین قضاوتم نکنید یا نگویید شانسی به این کتاب نداده‌ام. اصلا خوب نیست. جملات طولانی و تمام‌نشدنی باعث می‌شود با عمق داستان فاصله بگیرید و شخصیت‌های کتاب نیز جذاب نیستند. من به آدم‌های قشر مرفه فرانسه قرن نوزدهم اهمیتی نمی‌دهم. البته تقصیر به گردن خودم می‌افتد و ضررش را خودم می‌بینم. اما اگر نتوانم کلید کتاب را تا ٧٠ سالگی بیابم، فکر نمی‌کنم هرگز از عهده‌اش بربیایم. من لذت خواندن مشهورترین کتاب پروست را انکار کرده‌ام. کوشیدم یک کلمه برای خلاصه کردن معنای این کتاب پیدا کنم: رنگ‌پریده.»

کنداس بوشنل، نویسنده و روزنامه‌نگار امریکایی در مصاحبه با «نیویورک‌تایمز» گفته: آنقدر سنم بالا است که نمی‌شود برای نخواندن برخی کتاب‌ها شرمنده باشم. در هر حال، تنها نویسنده‌ای که هرگز نتوانستم تحملش کنم پروست است. جیمز جویس در نامه‌ای که سال ١٩٢٠ برای فرانک باجن، دوست نقاشش نوشت در این باره آورده است: «چند صفحه از کتابش را خواندم. استعداد خاصی در آن ندیدم اما باید اضافه کنم که من منتقد خوبی نیستم.»

آناتول فرانس، رمان‌نویس فرانسوی که یکی از شخصیت‌های «جست‌وجوی زمان...» است اما هرگز این کتاب را نخواند، گفته بود: «زندگی کوتاه است و پروست خواندن وقت‌گیر.»

مارسل پروست کازوئو ایشی‌گورو سوزان هیل کنداس بوشنل آناتول فرانس اولین وو جرمن گریر
ارسال نظر

آخرین اخبار

پربیننده ترین