کد خبر: 20716 A

کنایه‌های حدادعادل به رضا امیرخانی: صلاحیتش بیشتر از شفیعی کدکنی است؟!/ لازم نیست امیرخانی اجتهاد کند/ مگر موحد و خرمشاهی دشمن‌اند؟

کنایه‌های حدادعادل به رضا امیرخانی: صلاحیتش بیشتر از شفیعی کدکنی است؟!/ لازم نیست امیرخانی اجتهاد کند/ مگر موحد و خرمشاهی دشمن‌اند؟

در بخشی از این گفت وگو، بحث به رسم الخط می رسد؛ به جدانویسی امثال رضا امیرخانی، داستان نویس پرفروش این روزها. حرف های حداد را درباره او بخوانید

ایران‌آرت: امروز، 25 اردیبهشت در تقویم رسمی کشور روز «بزرگداشت زبان و ادب فارسی» نامگذاری شده است. خبرنگار روزنامه جام جم به همین مناسبت سراغ غلامعلی حداد عادل، رییس فرهنگستان زبان و ادب فارسی رفته و با او گفت وگوی مفصلی ترتیب داده است.

در بخشی از این گفت وگو، بحث به رسم الخط می رسد و خبرنگار جام جم از جدانویسی امثال رضا امیرخانی، داستان نویس پرفروش این روزها، می گوید. این بخش از گفت وگو را در ایران آرت بخوانید:

 

شاید بد نباشد بعضی رسم‌الخط‌های خاص را که برخی نویسندگان ما هم از آنها استفاده می‌کنند همین جا مطرح کنیم. نمونه عینی این موارد آقای رضا امیرخانی که رسم‌الخط خاص خودش را هم دارد. نظر شما در جایگاه رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی درباره این نوع از رسم‌الخط و جدانویسی‌ها چیست؟

به دوست عزیزمان جناب آقای‌امیرخانی عرض می‌کنم این رسم‌الخطی که فرهنگستان تصویب کرده حاصل تجربه نه تنها بهترین استادان زبان و ادبیات فارسی معاصر بلکه امروز جهان است. چون بهترین استادان ادبیات فارسی در ایران امروز جمع هستند. یعنی ایرانِ امروز، مرکز و کانون اصلی زبان فارسی است. استادانی که در فرهنگستان بوده و هستند، برگزیدگان این رشته محسوب می‌شوند. اینها 60 سال از زندگی‌شان را صرف زبان فارسی کرده‌اند. با متون کهن و نویسندگان امروز و ادبیات فرنگی آشنا هستند. اگر مجموع کتاب‌هایی را که استادان عضو شورای فرهنگستان چاپ کرده‌اند شمارش کنیم، شاید از هزار بیشتر باشد. یعنی هر کدام از اینها به‌طور متوسط 50‌کتاب تالیف کرده‌اند.

استادانی همچون احمد سمیعی، دکتر علی‌اشرف صادقی، استاد موحد، دکتر فتح‌ا... مجتبایی، بهاءالدین خرمشاهی یا همین مرحوم ابوالحسن نجفی. وقتی این افراد چند سال تحقیق کرده و دستور خط برای زبان فارسی تدوین و با بحث و مشورت و بررسی، چیزی را مصوب کرده‌اند چرا نباید از آن استفاده شود؟ من نمی‌گویم قانونی همه مجبورند اطاعت کنند ولی می‌گویم این افراد که دشمن جامعه و زبان فارسی نیستند. این افراد، عمرشان را در این راه صرف کرده و سزاوارتر این است اگر قانون و قاعده جدیدی هم وضع می‌شود، توسط این افراد وضع شود.

 

یعنی شـــما آن رســـم‌الخط را نمی‌پذیرید؟

بله! مثلا ما گفته‌ایم مصلحت خط‌فارسی در این است که کجا واژه‌ها سرهم و کجا، جدا نوشته شود. برخی جاها هم به سلیقه افراد واگذار می‌کنیم. مثلا ما نمی‌پسندیم کلمه همسایه را جدا به شکل «هم‌سایه» بنویسیم. برای این کار استدلال زبان‌شناسانه و ادبی داریم. این طور نیست که کسی بگوید من واژه «رهبر» را جدا به صورت «ره‌بر» می‌نویسم.

 

الان با همین واژه هم مشکل دارید؟ یعنی جدا نوشتن کلمه رهبر نادرست است؟

بله! قطعا نادرست است. رهبر باید سرهم نوشته شود.

 

استدلال آقای امیرخانی این است می‌گوید با جدانویسی، ظرفیت واژه‌سازی را که در زبان فارسی مغفول است و استفاده چندانی از آن نمی‌شود، نشان می‌دهم و این کار به خلق واژه‌های جدید می‌انجامد.

استدلال مقابل آن هم این است که این کلمات وقتی کنار هم قرار می‌گیرند، چنان با هم جوش می‌خورند که دیگر معنای مرکب‌شان را از دست داده و بسیط می‌شوند. یعنی وقتی شما واژه «همسایه» را می‌شنوی نمی‌روی به معنای اولیه «هم+سایه» نگاه کنی.

 

البته من از نظر ایشان دفاع نمی‌کنم و در جایگاه رد و اثبات هم نیستم، ولی مثلا ایشان می‌گوید وقتی من کلمه پیشنهاد را جدا و به صورت «پیش‌نهاد» می‌نویسم ممکن است یک روز بشود به کلمه «پس‌نهاد» هم فکر کرد!

باشد اشکالی ندارد. اگر ما این واژه را سرهم بنویسیم مانع از این نیست به کلمه پس‌نهاد فکر نکنیم. ولی ممکن است آن را هم سرهم بنویسیم. استدلال اعضای شورای ما در فرهنگستان این است که این واژه‌ها بسیط شده و معنای عناصری را که در هم ترکیب شده از دست داده‌اند. این‌جور نیست که معنای این کلمه از جمع دو واژه‌ای درست شود که با هم ترکیب شده‌اند. به عنوان مثال شما وقتی دو فلز مس و روی را ذوب و با هم ترکیب می‌کنید، نتیجه کار یک آلیاژ جدید است که ویژگی‌ها و خصوصیات جدید خود را دارد. این آلیاژ یک هویت جدید پیدا کرده است. این جدانویسی‌ها ممکن است اشکالات بسیاری پدیدار کند. آقای امیرخانی قطعا اشتباه می‌کند. افراد دیگر هم به این صورت است. زبان و بخصوص خط چیزی نیست که با پسند و سلیقه هر کسی شکل بگیرد. در این صورت سنگ روی سنگ بند نمی‌شود. کار را باید به متخصص سپرد. الان کسی مثل استاد شفیعی کدکنی چگونه می‌نویسد؟ آیا ما قبول داریم دکتر شفیعی کدکنی، استاد به معنی کلمه در زبان و ادب و شعر فارسی است یا نه؟ آیا ایشان با خط‌فارسی از این تفنن‌ها می‌کند؟ آن کسان دیگری که سلیقه خودشان را اعمال و اعلام می‌کنند، صلاحیت‌شان از دکتر شفیعی کدکنی بیشتر است؟ باید به این استادان و بزرگان ادب فارسی و فرهنگستان اعتماد کرد. ضرورتی ندارد هر کسی در این باب اجتهاد کند.

 

iranart

 

غلامعلی حداد عادل فرهنگستان زبان و ادب فارسی رضا امیرخانی
ارسال نظر

آخرین اخبار

پربیننده ترین