کد خبر: 19244 A

شما بولتن داخلی بهشت می خوانید؟

شما بولتن داخلی بهشت می خوانید؟

ایران آرت : سید علی میرفتاح در اعتماد نوشته است:

امروز، به موضوع مهم «خبر بد» پرداخته‌ایم.

به یک اعتبار، جدی‌ترین موضوعی که کار روزنامه‌ها را دچار مشکل کرده همین خبر بد است.

از زمان مشروطه، عموم مردم به روزنامه‌ها و روزنامه‌نویس‌ها بدبینند. فقط صاحبان قدرت سیاسی نیستند که از روزنامه‌ها دل خوشی ندارند.

عوام هم تصور عمومی‌شان این است که روزنامه‌ها دروغ‌پردازند و دنیای بی‌روزنامه دنیای بهتری است.

حتی بعضی پزشکان روزنامه را در عداد سیگار و پالم و اشعه‌های مضر می‌نشانند و آن را برای سلامتی مردم خطرناک می‌دانند. هنوز هم پزشکان زیادی هستند که به مراجعین سالم یا بیمار خود توصیه می‌کنند که از روزنامه بپرهیزند.

عجیب اینکه واقعا هم روزنامه نخواندن حال آدمی را جا می‌آورد. لااقل افسردگی و تلخکامی‌شان را تشدید نمی‌کند. چندین و چند نفر صاف‌ توی چشم منِ روزنامه‌نگار نگاه کرده‌اند که «از روزی که عادت روزنامه خواندن را ترک کرده‌ایم حال‌مان بهتر شده است.»

سید علی میرفتاح

روزنامه‌ها مهم‌ترین وظیفه‌ای که به عهده دارند انتقاد است. مع‌ذلک بیش از هرکس و هر صنف دیگری، در معرض انتقادند.

قرار بوده ما در جایگاه منتقد قرار گیریم و مو از ماست دیگران بکشیم. اما دست تقدیر مناسبات عالم را عوض کرده و ما را به دفاع از خود واداشته است. همین بحث خبر بد و خوب به نوعی دفاع از حرفه خبرنگاری است و اینکه از دیگران بخواهیم کاسه‌کوزه‌های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی را بر سر ما نشکنند.

بدبینی به روزنامه اختصاص به طیف‌هایی که برشمردم ندارد. الیت هم با ما بدند و ما را به مبتذل کردن امور جدی متهم می‌کنند.

در عالم روشنفکری «ژورنالیست» یک‌جور فحش است و با سطحی‌نگری و سهل‌انگاری مترادف است.

در این چهل، پنجاه‌ساله بیشترین طعنه‌ای که به آل‌احمد زدند «روزنامه‌نگار» بود.

همین الان هم اگر کسی از نخبگان بخواهد ما را خوار و خفیف کند و ارزش کارمان را پایین بیاورد از همین تعبیرات استفاده می‌کند.

در سال‌های اخیر سیاه‌نمایی و خبر‌بدپراکنی هم به فهرست عیب و ایرادات‌مان افزوده شده است.

تقریبا جز معدودی از – نسبتا فرهیختگان طبقه متوسط- بقیه روی خوشی به روزنامه وروزنامه‌نگار نشان نمی‌دهند. خصوصا حالا که ده‌ها جایگزین کارآمد به میدان آمده بی‌اقبالی به روزنامه بیشتر هم شده است.

حریف مجلس ما خود همیشه دل می‌برد/ علی‌الخصوص که پیرایه‌ای بر او بستند.

حالا که پیرایه «خبر بد» به ما بسته‌اند، بار گناه‌مان را نیز سنگین‌تر کرده‌اند. اما آیا روزنامه‌ها کارخانجات تولید اخبار بدند؟ اصلا خبر بد چیست و کجا تولید می‌شود؟ آیا هر خبری که پریشان احوال‌مان کند و اعصاب‌مان را به هم بریزد خبر بد است؟ آیا خبر دزدی و اختلاس و خیانت و خطا و قتل و غارت در زمره اخبار بدند و پیشرفت و صلح‌ و دوستی خبر خوب به حساب می‌آیند؟

مشهور است روزی که پیامبر اوصاف بهشت را برای صحابه‌شان برمی‌شمردند، گفتند هیچ بدی و آلودگی و جنگی در بهشت نخواهد بود. یکی از اعراب گفت با این حساب حوصله‌مان سر می‌رود. آن اعرابی چون صفت بهشت را با دنیای خود قیاس کرده بود چنین کامنتی داده بود.

باور کنید ما هم اگر روزنامه گل و بلبل دربیاوریم خیلی زود حوصله‌مان سر می‌رود. چیزی که روزنامه را حوصله‌سربر می‌کند محتوایش نیست.

محتوای خبر نیست که به بد و خوب رده‌بندی‌اش می‌کنند، بلکه لحن خبر، فرم روزنامه، انشا و عکس و فونت و کاغذ و رویکرد روزنامه‌نگار است که رسانه را به بد و خوب متصف می‌کند.

ما باید یک فکر جدی برای فرم و رویکرد و لحن کنیم وگرنه با این وضعیت حتی اگر بولتن داخلی بهشت دربیاوریم کماکان حوصله‌سربریم.

 

جلال آل احمد سید علی میرفتاح
ارسال نظر

آخرین اخبار

پربیننده ترین