کد خبر: 11775 A

دوستداران حافظ بخوانند/ کدام نسخه دیوان خواجه قابل اعتماد است؟

دوستداران حافظ بخوانند/ کدام نسخه دیوان خواجه قابل اعتماد است؟

احسان رضایی:چاپ‌های مختلفی از دیوان حافظ در بازار کتاب وجود دارد؛ واقعاً این‌همه اختلاف در ثبت و ضبط ابیات از کجا آمده‌اند و ما باید به کدام تصحیح اعتماد کنیم؟

ایران آرت: در بازار چاپ‌های مختلفی از دیوان حافظ وجود دارد که هرکدامش در تعداد غزل‌ها و ابیات غزل‌ها و عبارات هر بیت باهم تفاوت دارند و همیشه این سؤال پیش می‌آید که کدام چاپ را بخریم؟ این سؤالی ست که قدمت و سابقه حسابی دارد. چهار قرن پیش‌ازاین هم یک شاهزاده تیموری به نام فریدون میرزا به این سؤال برخورد کرد و وقتی دید همه دیوان‌های حافظ باهم فرق دارند، دستور داد گروهی جمع بشوند و تمام اشعار و غزل‌های منسوب به حافظ را یکجا جمع کنند و برایش یک دیوان جامع درست کنند. خب، آن بابا نوه تیمور جهانگشا بود که می‌توانست چنین خاصه خرجی‌هایی بکند.

تکلیف ما چیست؟ ما چکار باید بکنیم؟

 

پای خواجه در میان است

اولین نکته این است که بدانیم این اختلافات از کجا آمده؟

یک دلیل این وضعیت، خود آقای حافظ عزیز است. دیوان حافظ حدود 500 غزل دارد. آن‌وقت عمر شاعری ایشان چقدر بوده؟ اگر تاریخ وفات خواجه را از تاریخ عزل قدیمی‌ترین امیری که حافظ شعری خطاب به او دارد ( یعنی شعر شکایت از ضبط اسبش به دست مأموران حکومتی، با شروع: "خسروا، دادگرا، شیردلا، بحرکفا...") کم کنیم، می‌شود 49سال. آن تعداد غزل برای این تعداد سال خیلی کم است. ( برای مقایسه باید بدانیم که سعدی علاوه بر بوستان و گلستان 700غزل دارد و مولانا در کنار "مثنوی معنوی" 2800 غزل.) خب حافظ هم که شاعر درجه‌یکی است. پس منطقی‌اش این می‌شود که حافظ به‌جای سرعت، دقت داشته و روی غزل هایش حسابی کارکرده و حداقل برای هرکدام یک ماه وقت داشته. حافظ چون از همان زمان خودش حسابی طرفدار داشته، نسخه‌های شعرش از همان زمان خودش در دست هست که در آن‌ها شکل‌های متفاوتی از اشعارش پیدا می‌شود. مثلاً در بیاض علا مرندی که هم‌زمان با فوت حافظ نوشته‌شده، شعر معروف " با مدعی مگویید اسرار عشق و مستی / تا بی‌خبر بمیرد در درد خودپرستی" به شکل برعکسش ضبط‌شده:

با مدعی بگویید احوال عشق و مستی

تا بی‌خبر نمیرد در درد خودپرستی

 

کاتب‌های باسواد، کاتب‌های بی‌سواد

بعد از خود استاد حافظ، می‌رسیم به کاتب‌های نسخه‌های خطی. کسانی که در دنیای قدیم حکم دستگاه فتوکپی را داشتند و به سفارش این‌وآن، کتاب‌ها را رونویسی می‌کردند. بعضی از این کاتب‌ها کم‌سواد یا تندنویس یا بی‌حوصله بودند یا اصلاً در مصرف روغن چراغ صرفه‌جویی می کرند و نصف شب در نور کم می‌نوشتند و درنتیجه، چیزی را جا می‌انداختند یا غلط‌وغلوط می‌نوشتند و بعداً بقیه هم از روی همان‌ها نوشته‌اند و همین شد سند. یک گروه دیگر از کاتبان نسخه‌های خطی، برعکس زیادی باسوادند و روغن چراغ و باقی سوروساتشان هم مهیا بوده و به شعر حافظ اضافه و آن را دست‌کاری هم کرده‌اند؛ مثلاً در غزل معروف " ما بدین در نه پی حشمت و جاه آمده‌ایم " مصرع " آبرو می‌رود ای ابر خطاپوش ببار" را تمام نسخه‌های کهن " ابرخطاشوی" ضبط کرده‌اند که طبیعی هم هست، باران همه‌چیز را می‌شوید؛ اما از یکجایی به بعد، در نسخه‌های خطی این عبارت شده " ابر خطاپوش" . معلوم است که این وسط یک کاتب، حرکتی زده است .

 

کدام نسخه، کدام تصحیح؟

همه این‌ها دست‌به‌دست هم داده تا تعداد بسیار زیادی نسخه خطی از دیوان حافظ داشته باشیم که هرکدام اختلاف‌های باهم دارند. برای حل مشکل و رسیدن به اصل شعرهای حافظ، استادهای فن چند تا راه‌حل دارند: یکی این‌که بگردیم یک نسخه قدیمی‌تر و کم غلط‌تر پیدا کنیم، آن را بگذاریم جلوی رویمان و با کمک چند تا نسخه کمکی دیگر ، گیرهایش را بگیریم. این کار را اول علامه قزوینی و دکتر قاسم غنی در سال 1320 انجام دادند و 18 نسخه را گذاشتند جلوی رویشان و تصحیح معروفشان را منتشر کردند. تصحیح دکتر ناتل خانلری ( با 14نسخه) و دکتر نیساری (با 51نسخه) هم از معروف‌ترین نمونه‌های این دسته‌اند.

اما یک گروه دیگر از اساتید هم هستند که می‌گویند کار ادبی مثل کار سیاسی نیست که بخواهیم روی بگیریم؛ به فرض اگر صدتا نسخه یک عبارت غلط را از روی دست هم نوشته باشند ، تکلیف چیست؟ یعنی جز این نسخه‌ها، باید به ذوق و سلیقه و سواد خودمان هم اتکا کنیم. از کسانی که ایده تصحیح ذوقی را انجام دادند، مرحوم نجوی شیرازی بود که می‌گفت حافظ شیرازی بوده و یک شیرازی شعرش را بهتر می‌فهمید و مثلاً در بیت " سایه‌ای بر دل ریشم فکن ای گنج روان / که من این خانه به سودای تو ویران کردم" آن نسخه‌های که نوشته‌اند "گنج مراد" اشتباه کرده‌اند، چون هنوز هم در شیراز افسانه‌ای‌ات هست که گنج‌های خسروپرویز پس از مرگش مثل اموال قارون در خاک فرورفت و به این راحتی هم نمی‌شود پیدایشان کرد و مدام زیرزمین درحرکت‌اند، اما ممکن است موقع حرکت گنج از برخورد سکه‌های طلا به همدیگر سروصدای شنیده شود و این‌جور وقت‌ها باید سریع یک میخ بزرگ را به محل صدا زد تا گنج را متوقف کند. برای همین ، بعضی از ملت‌ها آن‌قدر به هوس گنج روان به خانه میخ می‌کوبیدند که خانه‌خراب می‌شده و حافظ با همین تصور شعر گفته.

هوشنگ ابتهاج ، یا سایه شاعر هم در تصحیحش گفته ضمن توجه به نسخه‌های خطی، باید ضبطی را انتخاب کرد که شاعرانه‌تر باشد و مثلاً مصرع معروف " از آن گناه که نفعی رسد به غیر چه باک" را این‌طور آورده: " از آن گناه که خیری رسد به غیر چه باک" که خیر و غیر باهم جناسی دارند.

 

پیشنهاد سرآشپز

این جزئیات را گفتیم تا بدانید که کار انتخاب آن‌قدرها هم ساده نیست. بااین‌حال پیشنهاد نگارنده، یکی از تصحیح‌های نی ساری، سایه یا نجوی شیرازی است . دلیلش هم اعتبار آن‌ها و درعین‌حال سادگی استفاده از آن‌هاست که پایین صفحاتشان از علائم عجیب‌وغریبی که فقط به درد استادها می‌خورد، خبری نیست. به‌جز این‌ها، یک پیشنهاد ویژه سرآشپز هم داریم. مرحوم سید محمد قدوسی، سال 1276 شمسی در بمبئی چاپی از دیوان حافظ را به دست داد که ترکیبی از کار علمی نسخه‌شناسی و ذوق یک شاعر شیرازی بود. از این دیوان هم غافل نشوید. به‌خصوص که توضیحات خوبی هم در پای صفحاتش دارد که به فهم شعر حافظ کمک می‌کند. دیوان حافظ قدسی را یک‌بار حسین پژمان بختیاری، شاعر معاصر رویش کارکرد و با توضیحات مفید بیشتری منتشر کرد که به تصحیح پژمان معروف است . یک‌بار هم دکتر ذوالفقاری آن را با حروف‌چینی جدید و کشف الا بیات و به‌خصوص با جداول ساده و مقایسه‌ای با چاپ‌های قزوینی ، خان لری ، سایه و نی ساری در پای غزل‌ها منتشر کرده است . این‌یکی را بگیرید که دیگر هرچه خوبان همه دارند است .

 

دیوان حافظ نسخه قابل اعتماد دیوان حافظ
ارسال نظر

آخرین اخبار

پربیننده ترین