کد خبر: 71937 A

سریال گناه فرشته

گناه مخاطب/ نگاهی به سریال «گناه‌ فرشته»

گناه مخاطب/ نگاهی به سریال «گناه‌ فرشته»

روایت داستانی گناه فرشته، کاملاً بلاتکلیف است، میان داستانی جنایی و معمایی و عاشقانه در نوسان است و نیم نگاهی به پدرخوانده کپی وطنی دارد و دلش می‌خواهد چند بعدی باشد و مجموعه‌ای از تمام این داستان‌ها شود اما حتی در روایت خطی داستان خودش هم درمی‌ماند.

نوید جعفری

ایران آرت: نوید جعفری: احتمالاً اگر در تبلیغات یک مجموعه چشمتان به نام‌هایی همانند شهاب حسینی، ‌امیر آقایی، مهدی سلطانی سروستانی و... بیافتد با توجه به پیشینه این بازیگران بی‌توجه به نام نویسنده و کارگردان به تماشای آن اثر راغب می‌شوید و دیدن آن را در برنامه خود قرار می‌دهید.

این همان اتفاقی است که در مورد گناه فرشته حداقل برای نگارنده پیش آمد و هرچه پیش‌تر رفتم از تصمیم خود پشیمان‌تر شدم.

روایت اصلی ساده است، یک وکیل جنجالی پرونده‌های اقتصادی، پرونده متهم به قتلی را قبول می‌کند که همسرش وکیل خانواده شاکی است.

همین خلاصه می‌تواند به واسطه یک فیلمنامه پرکشش و کارگردانی خوب، تبدیل به مجموعه‌ای ماندگار شود اما گناه فرشته چنین نمی‌شود.

روایت داستانی گناه فرشته، کاملاً بلاتکلیف است، میان داستانی جنایی و معمایی و عاشقانه در نوسان است و نیم نگاهی به پدرخوانده کپی وطنی دارد و دلش می‌خواهد چند بعدی باشد و مجموعه‌ای از تمام این داستان‌ها شود اما حتی در روایت خطی داستان خودش هم درمی‌ماند.

پس از تماشای ۱۴ قسمت تنها همان گره اصلی است که از همان قسمت اول بار‌ها و بار‌ها مرور می‌شود و در طی این قسمت‌ها چیزی به آن برای ارتباط بهتر مخاطب افزوده نمی‌شود.

1966647_425

هر قسمت با جمله‌ای قصار آغاز و به هر بهانه صدای فروغ و شاملو و شعرهای‌ایشان پخش می‌شود، در واقع این اشعار و جملات تنها دستاویزی برای نویسنده و کارگردان است تا هاله‌ای از فاخر بودن را بخواهد به داستان بیافزاید در حالی که نه تنها به قوام داستان هیچ کمکی نمی‌کند بلکه به مرور مخاطب را وازده می‌کند.

شخصیت‌های قصه هم دقیقاً دچار همین بحران هستند.

مشکل شخصیت پردازی در کاراکتر‌های قصه از جایی به بعد در ذوق می‌زند چرا که هیچ ارتباط منطقی نمی‌توان با عملکرد و بودن آن‌ها برقرار کرد.

بطور مثال پدر عماد (بهروز رضوی) که در خانه‌اش ساز و‌کتاب و عکس‌های جعلی با بزرگان فرهنگ و هنر کشور دارد قرار است چه کسی باشد؟ قدرت او ناشی از چیست که از دوست و دشمن به فرمان او هستند و برای هر حرف و کلامش کمر تعظیم فرو می‌آورند؟

چه ارتباطی میان او و داستان قتل عشیری وجود دارد که همه را به بازی می‌گیرد؟ و اصولاً چرا هیچ کسی در مقابل او نمی‌تواند یک جواب سر راست برای سؤالاتش پیدا کند؟

جز اینکه نویسنده برای ایجاد حس تعلیق و کشش خودش پاسخی منطقی ندارد و تنها می‌خواهد قسمت به قسمت بیننده را دنبال خودش بکشد.

اولین درس فیلمنامه‌نویسی که در دوره‌های مختلف گوشزد می‌شود این است «دیالوگ باید پیش‌برنده باشد والا حذف آن بهتر از گفتن دیالوگ است»، درسی که در فیلمنامه «گناه فرشته» عملاً نادیده گرفته شده است.

تعلیق به عنوان عنصری قدرتمند در داستان به واسطه روایت صحیح و چیدمان اصولی اتفاقات و ایجاد «آنِ لحظه» بوجود می‌آید، اما در «گناه فرشته» بخشی از اطلاعات مورد نیاز روایت به عمد حذف و یا گفته نمی‌شود تا مخاطب را تشنه نگه دارد بی‌آنکه هیچ منطقی در پشت این اتفاق باشد و یا اینکه بتواند ارتباطی با مخاطب برقرار کند.

چرا که گویی فیلمنامه‌نویس همه تلاشش را به کار برده تا با پاک کردن بخش‌هایی از پازل، تعلیق را نه از طریق خط سیر اصولی که از طریق گُنگ بازی به دست آورد.

اگر این گره افکنی ابتدایی در یک مسیر کشف و شهودی منطقی داستان به گره‌گشایی نرسد، گشودن گره داستان در یکی دو قسمت پایانی دیگر هنری نیست.

گناه فرشته مجموعه‌ای از پیچیدگی‌های بیهوده است که نه تنها منجر به همذات پنداری مخاطب نمی‌شود بلکه به واسطه عدم یکدستی داستان تنها منجر به ملال می‌شود.

فیلمنامه‌نویس و کارگردان خواسته داستان را به نحوی پیش ببرد که در هر قسمت چند بخش را به نما‌های دونفره میان شخصیت‌ها اختصاص دهد تا بنشینند و به دل استراحت برای هم فلسفه بافی کنند شاید از دلش چند جمله قصار برای وایرال شدن در فضای مجازی پیدا شود.

در حالی که آنچه از سایر سریال‌های مورد توجه مخاطبان در فضای مجازی دست به دست شد و چرخید به دلیل باورپذیری و تأثیرگذاری آن مجموعه و لحظه بوده است نه برنامه‌ریزی برای چند جمله شعار‌زده و بیهوده.

پرسش‌های بدون پاسخ که به دلیل عدم نشانه‌گذاری صحیح در فیلمنامه وجود دارد بصورت مدام مخاطب را می‌آزارد.

اگر در قسمت اول تا پنجم این‌امید در دل مخاطب بود که به آهستگی بتواند در مسیر کشف روایت داستانی گام بردارد، پس از آن همان میل هم از بین می‌رود و رنگ می‌بازد چرا که اصولاً خبری از انسجام در این داستان نیست.

داستان احتمالاً قرار بوده نیش و کنایه‌ای به برخی افراد و رویداد‌ها داشته باشد اما به دلیل عدم شناخت و تأثیرگذاری بدل به کاریکاتوری از جامعه شده است که نه حس همدلی مخاطب را برمی‌انگیزد و نه همذات پنداری او را به دنبال دارد.

سریال+گناه+فرشته

حامد عنقا پس از اینهمه سال نوشتن که ثمره آن مجموعه‌هایی همانند «آقازاده»، «قلب یخی»، «غریب» و... بوده است در این سریال علاوه بر نویسندگی و تهیه‌کنندگی، کارگردانی را هم برعهده دارد اما ثمره آنچه می‌بینیم هیچ نشانی از تجربه و سابقه کارگردان و نویسنده ندارد.

هرچند که فراموش نکنیم در همان مجموعه «پدر» و «آقازاده» هم عدم ارتباط صحیح اتفاقات و شخصیت پردازی باعث پدید آمدن برخی سکانس‌های سطحی و کاریکاتوری از شخصیت شده بود که تا مدت‌ها نقل فضای مجازی بود.

«گناه فرشته» بی‌تردید یکی از بدترین انتخاب‌های شهاب حسینی در طی این سالهاست، او که توانسته بود پس از سال‌ها رنج و زحمت خود را از سطح فیلم‌های معمولی و سریال‌های سطحی تا فیلم‌های اصغر فرهادی و حضور در نقش‌هایی موردپسند عموم همانند «پوست شیر» بالا بکشد گویی به یکباره تمام آنچه در پیشینه خود به دست آورده را فراموش کرده است آنهم با بازی در یک مجموعه آشفته و نقشی که نمی‌تواند عمقی برایش بسازد و همین رویه در مورد سایر نقش‌ها هم صادق است چرا که آنچه به بار نمی‌نشیند همانا باورپذیری است که اصلی‌ترین رکن ارتباط اثر و بیننده است.

گناه فرشته در میان تولیدات مختلف سریالی با ژانر‌های مختلف دقیقاً مصداق هیاهوی بسیار برای هیچ است، همه عناصر برای موفقیت و جذب مخاطب را روی کاغذ دارد اما در تولید چیزی برای ارائه ندارد.

سطح توقع مخاطب امروز با دیروز تفاوت‌های بسیاری دارد که بخشی از آن مدیون ساخت مجموعه‌هایی هوشمندانه در همین پلتفرم هاست که کاری کرده تا مخاطبی که وقت و پول خود را برای اشتراک هزینه می‌کند بتواند بهتر تصمیم بگیرد چه چیزی ارزش دیدن دارد و چه چیزی نه.

نوید جعفری

فروردین ۱۴۰۳

شهاب حسینی مهدی سلطانی لادن مستوفی سریال گناه فرشته
نظرات خوانندگان
  • علی
    پاسخ

    دقیقا خیلی مبهم و البته سیاسی هم بود! علاوه بر مطالب مفید نقد تون، اول این که عماد مثلا شخصیت با قدرتی بود، اما حتی یک مخافظ هم نداشت! کلا دو تا نوکر داشت در دو دوره متفاوت. دوم این که بدون کوچک ترین تلاشی تسلیم شد! و سوم این که انگار مملکت این قدر بی در و پیکر هست که این همه جنایت رخ داد هیچ مامور پلیسی پیگیرشون نبود به یک جایی برسونه!

ارسال نظر

آخرین اخبار

پربیننده ترین