کد خبر: 6316 A

مورد عجیبِ یک فیلم هندی؛ بدون زدوخورد و رقص‌وآواز!

مورد عجیبِ یک فیلم هندی؛ بدون زدوخورد و رقص‌وآواز!

مانند فیلم "درباره الی" اصغر فرهادی که بر یک جمله سوار است ، فیلم ظرف غذا هم بر یک جمله سوار است

ایران آرت، رامین پیروزان: من هم مثل خیلی از شماها بسیاری از فیلم های هندی را در سالهای کودکی تماشا کرده ام. حتی یک زمانی "آمیتا باچان" را به اندازه "جکی چان" و "ژان کلود وندام " و سایر دوستان اکشن کار دوست داشتم. "قدرت و ایمان" و "دروغگوی بزرگ" و "مرد" و "دل" و "صورت سوخته" و "ملکه مارها" و خیلی دیگر از فیلم های معروف هندی که در همان سال ها بارها تماشا کرده ام. من هم یک زمانی منکر آن سال ها شدم و این طرف و آن طرف طوری در مورد فیلم هندی حرف زدم انگار تا به حال حتی یک خط هم دیالوگ هندی بشنیده ام. جنس روشن فکری با جنس فیلم هندی جور نیست. مگر می شود یک نفر "نصیب" دوست داشته باشد، "نور زمستانی" هم دوست داشته باشد. مردی که خوش قیافه باشد، خوب بخواند، خوب کتک بزند، جهاز صفات مردانه اش جور باشد، ظلم ستیز هم باشد فقط و فقط مرحوم "فردین" است.

با همه این حرف ها، فیلمی که معرفی می‌کنم، از سینمای هند است. البته از سینمای مستقل هند؛ یک هندی بدون زد و خورد، بدون رقص و آواز و بدون دروغ های آن چنانی؛ فیلم ظرف غذا.

در هند سنتی وجود دارد که از سالیان پیش تا همین امروز در زندگی خانواده های هندی اجرا می شود؛ این که آقای خانه صبح اول وقت سرکار می رود و خانم خانه شروع می کند به آماده کردن غذای آقا. آن ها هم بدتر از ما غذایشان هفتاد تکیه است ؛ چلو دارد، خورش دارد، نان دارد ، سبزی و سالاد و هزار رقم دورچین و سس و اتینا هم دارد. یکی ، دو ساعت پیش از زمان اداره ها، دوچرخه سورانی از کوچه و جلوی در خانه ها ظرف های غذا می رسانند و از آن جا هر ظرفی راس ساعت به دست صاحبش در اداره یا محل کارش می رسد تا آقا غذای ظهر را داغ داغ نوش جان کند. حتی زحمت برگرداندن ظرف خالی هم به عهده همان دوچرخه سوران است . یعنی عکس همین مسیر را می روند تا ظرف های کثیف و خالی را دست خانم خانه برسانند. هر روز چند صد هزار ظرف غذا در هند به همین شیوه جا به جا می شود و این سیستم اگرچه ساز و کاری بدوی دارد، یکی از کم اشتباه ترین سیستم های انسانی در سرتا سر دنیاست تا جای که بسیاری از شبکه های معتبر دنیا فیلم های مستندی در ارتباط با این سیستم غذا رسانی ساخته اند.

داستان فیلم در مورد یکی از معدود اشتباهاتی است که در این سیستم اتفاق می افتد. درام پر کشش و جذابی که مهندسی شده و سرحوصله تعریف می شود. دیالوگ های فیلم بسیار بسیار دلنشین هستند. به نظر شکل فیلم روایت ظرف غذا یک کارگاه آموزشی است. مانند فیلم "درباره الی" اصغر فرهادی که بر یک جمله سوار است ، فیلم ظرف غذا هم بر یک جمله سوار است ؛ جمله ای که می گوید" یک قطار اشتباه می تواند شما را به یک ایستگاه درست برساند." شخصیت پردازی در این فیلم بسیار دلنشین و به قاعده است و هر شخصیتی بیان  خودش و خرده روایت های جذاب و شنیدنی خودش را دارد . حاضر غایبی میان شخصیت ها وجود دارد که ما هیچ وقت او را نمی بینیم اما همیشه صدای او را می شنویم. او یکی از جذاب ترین شخصیت های است که در عالم سینما با او برخورد داشته ایم .

"ظرف غذا" یکی از صیقل خورده ترین فیلم های است که در چند سال اخیر تماشا کرده ام. روایت سرحوصله فیلم مخاطب را به وجد می آورد. خیلی خوب است که یک فیلمساز بلد باشد چگونه مخاطب را با مسیر داستانش همراه کند و برای همراهی زیاد عجله نکند. انتخاب دوم آدم معمولی به جای شخصیت های اصلی فیلم ماجرا را باور پذیر می کند. البته بازی های قابل قبول و اندازه بازیگران هم به این باورپذیری کمک زیادی می کند. هر کدام از شخصیت های اصلی فیلم قصه های برای تعریف دارند؛ قصه های از خودشان و از آدم های مهم زندگی شان. قصه های که شنیدنشان دلنشین و دلچسب است . خود من بعد از مرتبه اول تماشای فیلم دوباره به تماشای ظرف غذا نشستم تا این بار سرحوصله به قصه های شخصیت ها گوش کنم. اتفاقا در مرحله دوم لذت بیشتری از این خرده روایت بردم و خط کلی داستان و شخصیت های فیلم را بیشتر فهمیدم. شما را به تماشای این فیلم دعوت می کنم که فیلمی دیدنی است و اطمینان دارم که شما هم تماشای این فیلم را به دیگران توصیه خواهید کرد.

 

[این یادداشت در هفته نامه «کرگدن» منتشر شده است]

آمیتا باچان فیلم هندی فیلم ظرف غذا
ارسال نظر

آخرین اخبار

پربیننده ترین