کد خبر: 31717 A

پیام ویدئویی ژان کلود کریر به هنرمندان تئاتر ایران / سعی کنید از بطن داستان‌های سنتی و اساطیری ایران آثار جدید خلق کنید / کیارستمی به سینمای فرانسه کمک کرد

پیام ویدئویی ژان کلود کریر به هنرمندان تئاتر ایران / سعی کنید از بطن داستان‌های سنتی و اساطیری ایران آثار جدید خلق کنید / کیارستمی به سینمای فرانسه کمک کرد

ژان کلود کریر نمایشنامه‌نویس و فیلم‌نامه‌نویس مطرح فرانسوی که بر اساس منطق‌الطیر عطار نمایشنامه "مجمع پرندگان" نوشت و با پیتر بروک روی صحنه برد به نمایشنامه‌نویسان ایرانی توصیه کرد از بطن داستان‌های سنتی و اساطیری ایران آثار جدید خلق کنند.

ایران آرت: نشست دیالوگ، بدون مرز و تاثیر متقابل تئاتر ایران و فرانسه به همت انجمن منتقدان، نویسندگان و پژوهشگران خانه تئاتر، عصر روز گذشته با سخنرانی محمدرضا خاکی، قطب‌الدین صادقی و حجت‌الله ایوبی و با اجرای امین عظیمی در عمارت جدید خانه تئاتر برگزار شد. قرار بر این بود تا ژان کلود کریر فیلمنامه‌نویس و نمایشنامه‌نویس فرانسوی به عنوان سخنران اصلی در این نشست حضور داشته باشد که به دلیل بیماری و بستری شدنش در بیمارستان امکان حضور او میسر نشد و پیام ویدئویی از سویش نمایش داده شد.

در  این  پیام ویدئویی ژان کلود کریر گفت: "من ژان کلود کریر هستم، یک نویسنده فرانسوی (به زبان فارسی) امروز باید در حضور اصحاب تئاتر صحبت می‌کردم اما باید در بیمارستان به مدت سه روز بستری باشم. اما مایل بودم که چند کلامی با شما صحبت کنم البته فارسی بلد نیستم و کسی آن را ترجمه خواهد کرد. می‌خواستم بگویم که بسیار خرسندم که در کشوری هستم که سال‌های زیادی است آن را به دلایل متعددی می‌شناسم؛ اول اینکه با نهال تجدد زنی ایرانی و فرهیخته و نویسنده بزرگ ایرانی ازدواج کردم. اکنون اگر می‌خواهم درباره کشوری که سال‌هاست توجهم را به خود معطوف کرده حرف بزنم باید راجع به عطار و منطق‌الطیر حرف بزنم که به فرانسه ترجمه شده است. از این متن شاعرانه به درخواست پیتر بروک کسی که با او سی و پنج سال کار کرده‌ام، نمایشنامه "مجمع پرندگان" را در سال 1979 نوشتم که این نمایش در سراسر دنیا و از جمله ایران اجرا شد و به زبان فرانسه نیز ترجمه شد. من با این متن رابطه شخصی، عمیق و قلبی برقرار کرده و بارها به آن رجوع کردم و این یکی از دلایل وابستگی من به ایران بود. وابستگی دیگری به کشور هندوستان هم داشتم که در مورد آن نیز بسیار کار کردم.

همچنین مایلم درباره شیوه‌ای صحبت کنیم که در خصوص عطار کار کردم چراکه متنی بود که می‌شناختیم اما هیچ‌گاه تصور اینکه نمایشنامه‌ای از آن بسازیم را در ذهن نداشتیم. شعری بود که از ایده رفتن و به سیمرغ پیوستن جمعی از پرندگان سخن می‌گفت که پرنده‌ای فرمانرواست و جایی در کوه قاف زندگی می‌کند. پرنده‌ای شجاع و اهل عمل که تمام تلاشش را می‌کند که آنها را هدایت کند. ما این متن را می‌شناختیم و از آن استفاده می‌کنیم تا به بازیگران جزئیات آوایی و تمرین‌های بدنی بدهیم. مثل شبیه‌سازی پرواز پرندگان خیلی برای‌مان مفید و کاربردی بود. روزی در سال ۱۹۷۹ در فستیوال آوینیون فرانسه امکان اجرای نمایش را پیدا کردیم. نمایشنامه کامل را نداشتیم و در ماه ژانویه بودیم و باید برای ماه ژوئیه اجرا می‌کردیم. تقریبا به فاصله شش ماه. پیتر بروک از من پرسید که آیا فکر می‌کنی بتوانی نمایشنامه‌ای بر مبنای اثر عطار بنویسی که نمایشنامه هم نیست و من کارگردانی آن را هم زمان به عهده بگیرم؟ به او پاسخ مثبت دادم و در طی چهار تا پنج ماه به شدت کار کردیم. قبل از اجرای این نمایشنامه و پس از اجرای آن، این اثر عطار همواره با ما بود. به این معنی که برای ما اروپاییان این متن اولین گام به سمت فرهنگ‌های دیگر، اندیشه‌های دیگر، احساسات دیگر و شیوه‌های متفاوت نگاه به دنیا بود و از آن زمان به بعد به سمت هندوستان گرایش پیدا کردیم. اما دائما به "مجمع پرندگان" برمی‌گشتیم چراکه اولا متن کوتاهی بود و نمایشنامه در یک ساعت و ‌بیست دقیقه اجرا می‌شد و چندبار هم پیش آمد که من و همسرم این نمایشنامه را در روستاهای کوچک جنوب فرانسه به همراه موزیسینی که در نهایت سه نفر می‌شدیم به دو زبان آن را اجرا می‌کردیم و همیشه مبهوت از موفقیت آن بودیم. با درون‌مایه و موضوع عمیقی که داشت، این سفر طولانی با تمام خستگی‌ها و خطراتش که در نهایت تو را در مقابل خودت قرار می‌داد. همانطور که مولانا بعدا با خلاصه کردن ایده عطار گفت که سفری طولانی را انجام می‌دهیم تا به خود مسافر برسیم. جمله‌ای که برای ما اساسی بود و سعی کردیم آن را حفظ کنیم. بزرگترین تغییری که در متن عطار انجام دادم برای اینکه به جمع پرندگانی که از آن صحبت می‌کند برسیم این بود که پرندگان داستان‌هایی را مطرح می‌کنند که تداعی‌گر شخصیت‌های مختلفی در ذهن بودند و در یک لحظه تصمیم به حرکت می‌گیرند. با موافقت پیتر بروک از آن‌جایی که بی‌تحرکی و سکون طولانی مدت وجود داشت، تصمیم گرفتیم که پرندگان را به حرکت درآوریم. در نهایت حرکت زودتر آغاز شد و داستان‌هایی که تعریف می‌شد در حین سفر اما در نهایت قبل از رسیدن به دره سیمرغ بازگو می‌شد. این بزرگترین تغییر بود. غیر از اینکه نمایشنامه ابتدا به زبان فرانسه و بعد به زبان انگلیسی و سپس اسپانیایی و فکر می‌کنم در نهایت به ۱۵ زبان اجرا شد و حتی یک نسخه به زبان کره‌ای از آن به صحنه رفت. بنابراین این متن تا مدت‌ها با ما بود. هفته پیش پیتر بروک را دیدم و باز در موردش با ایشان صحبت کردم. چراکه برای ما تجربه‌ای بسیار قوی و تاثیرگذار بود و خیلی خوشحال شدم  که شنیدم نمایشنامه به فارسی هم ترجمه و استقبال خوبی از آن شده است.

دوست داشتم در مورد همه این‌ها در این جمع صحبت کنم اما در این وضعیتی که در بیمارستان هستم نمی‌توانم بیشتر سخن بگویم. اما می‌خواستم مساله‌ای مهم را بازگو کنم؛ اینکه تئاتر قدیمی‌ترین شیوه هنرهای نمایشی است. چراکه تنها نیاز به یک موجود زنده در برابر گروهی دیگر دارد و قبل از تمامی هنرها وجود داشته است و به همین خاطر زنده‌ترین نوع هنرهاست. چیزی که تعجب‌آور است این بوده که تئاتر نه تنها نمرده بلکه امروز به طرز شگفت‌آوری مبدع و غیرمنتظره است و مثل موجودات زنده مثل خود ما در تمامی جهان حرکت می‌کند و این اتفاق از ابتدای قرن ۲۰ رخ داده است. چرا؟ در این باره با پیتر بروک خیلی حرف زدیم و فکر می‌کنم دلیل این است که تئاتر دست از رئالیست بودن کشیده است. تئاتر قرن ۱۹ سعی بر این داشت که دقیقا چیزی را روی صحنه نمایش دهد که در دنیای واقعی هم وجود داشته. اما از زمانی که سینما در اواخر قرن ۱۹ پدید آمد و برآمده از دنیای واقعی بود و نمی‌توانست چیزی غیر از آن را نشان دهد ناگهان تئاتر با حضور استانیسلاوسکی و خصوصا با حضور آنتوان آرتو در فرانسه خودش را از قید و بند رها کرد و از قید لزوم نمایش مو به مو رئالیستی بودن وقایع به هزاران جهت رفت و هم اکنون هم به همین صورت است. این را می‌دانم و می‌گویم چون بیست سال است که مدیر یک جشنواره تئاتر در فرانسه هستم. مواردی که دیدم خیلی تعجب‌آور بود و می‌خواستم امروز با مثال برای شما شرح دهم اما متاسفانه بیماری، کهولت سن و خستگی، فصل دیگری را رقم زد. در نهایت می‌توانم به شما بگویم به شمایی که تصمیم گرفتید در حوزه تئاتر کار کنید که شما در شکلی از نمایش هستید که قدیمی‌ترین و در عین حال جدیدترین نوع نمایش است. شکلی که نه تنها به گفته پیتر بروک اجازه نشان دادن را می‌دهد بلکه تداعی‌گر نیز هست. با چند ژست چند رنگ و حتی چند کلمه می‌توانیم گاهی در فضایی محدود دنیایی را تداعی کنیم.

برایتان آرزوی موفقیت می‌کنم. خیلی به نمایشنامه‌های گذشته رجوع نکنید؛ باید آنها را شناخت به خصوص نمایشنامه‌های بزرگ کلاسیک و نمایشنامه‌های یونانی را اما سعی کنید که در بطن داستان‌های سنتی و اساطیری ایرانی کارهای جدید خلق کنید. برایتان صمیمانه آرزوی موفقیت می‌کنم."

حجت‌الله ایوبی نیز در این نشست گفت: هفده سال است افتخار دوستی و آشنایی با آقای ژان کلود کریر را دارم. او یک ویژگی دارد و آن هم این است که هر زمان که حالش را می‌پرسی، می‌گوید نسبت به سن و سالم عالی هستم. در صورتی‌که ایشان می‌گفت حالم خوب نیست از سفر به ایران منصرفش می‌کردم. زمانی‌که به ایران آمد بلافاصله بیمار و بستری شد. وقتی گفتم کاش با این حال به ایران نمی‌آمدی، گفت اتفاقا فکر کردم در این شرایطی که بر ایران تحمیل شده باید به ایران سفر کرده و از آن دفاع کنم. برنامه‌های زیادی هم برای ایشان در طول اقامت کوتاهش در ایران تدارک دیده شده بود اما ایشان لیست را که دید گفت تنها برنامه‌ای که مایل به حضور در آن هستم، همین برنامه تئاتری است. تا لحظه آخر ایشان قصد جدی برای حضور در مراسم را هم داشت اما پزشکان او را منع کردند.

ایوبی در ادامه افزود: روزی از او درخواست کردم با صدای دل‌نشینش مولانا بخواند و خیلی سریع پذیرفت. با اینکه دسترسی به کریر برای فرانسوی‌ها هم دشوار است اما تاکنون هرکجا پرچم و فرهنگ ایران مطرح بوده در آن حضور پیدا کرده است. چند سال پیش می‌گفت بگذارید من با مدیران فرهنگی ایران صحبت کرده و قانع‌شان کنم تئاتر و سینما خطری برای هیچ حکومتی نیست! کریر معتقد است سینما و تئاتری می‌تواند به همه جای دنیا سر بزند.

او ضمن بیان اینکه کریر یکی از کشفیات خود را عباس کیارستمی می‌داند، عنوان کرد: کریر همیشه عشق کیارستمی را دارد. او می‌گوید در دهه ۷۰ که سینمای فرانسه به بن‌بست رسیده بود و حرفی نو برای گفتن نداشت، ناگهان دیدم فیلمی آمده به نام "خانه دوست کجاست" و این تنها فیلمی بود که دو بار پشت سر هم آن را دیدم و حس کردم راه نویی در سینمای جهان باز شده است. آقای کریر می‌گوید سینمای ایران به سینمای فرانسه کمک کرد. کیارستمی به ما یاد داد بدون پول هم می‌شود مقابل سینمای هالیوود ایستاد.

رویا تیموریان، شهرام گیل‌آبادی، بهزاد فراهانی، آتیلا پسیانی، مسعود دلخواه، اتابک نادری، مریم کاظمی، ایرج راد، منصور خلج،، صدرالدین زاهد، حمیدرضا نعیمی، آرش دادگر، جواد عاطفه، اصغر همت؛ علی اصغر دشتی، مریم معترف و نمایندگان بخش فرهنگی سفارت فرانسه از جمله حاضران در این نشست بودند.

ایران پرندگان تئاتر فرانسه هالیوود
ارسال نظر

آخرین اخبار

پربیننده ترین