کد خبر: 26448 A

سینمای کراواتی و زیرپیراهنی به روایت حمید گودرزی

سینمای کراواتی و زیرپیراهنی به روایت حمید گودرزی

حمید گودرزی گفت: من سینمای ناله را دوست ندارم، در زندگی‌ام آنقدر ناله داشتم که حقیقتا مغزم برای ناله کردن جواب نمی‌دهد!

ایران آرت: سیامک رحمانی/ شهروند: شاید بچه‌های متولد دهه هفتاد و هشتاد کمتر یادشان بیاید، اما او سال‌ها سوپراستار سینما بود. تهیه‌کننده‌ها و سردبیرهای نشریات عامه‌پسند برایش سر و دست می‌شکستند. تینیجرهایی که طرفدارش بودند را نگو. همان‌ها هم بودند که پای سریال‌هایش می‌نشستند و به تماشای فیلم‌هایش می‌رفتند تا یکی از سرداران گیشه باشد.

این که چرا حمید گودرزی از اواخر دهه هشتاد و بعد دهه نود ستاره‌اش کم‌فروغ شد، شاید به خاطر ذات سینما باشد. اما انگار الآن دور تازه فعالیت‌های حمید گودرزی است. خودش وقتی با چنین پرسشی مواجه می‌شود، جوری که انگار منتظر بوده، سریع می‌گوید آره! انگار دوباره دارم بازی رو شروع می‌کنم. حالا دوباره پرکار است. از تلویزیون و سینما و شبکه خانگی پیشنهادهای وسوسه‌کننده‌ای دارد و شاید قرار است به همه یادآوری کند که هنوز سرپاست و می‌تواند جزو بهترین‌ها باشد.

ظاهرا الان فیلم‌هایی که در ژانر اجتماعی معروف می‌شوند و طبیعتا تلخ هم هستند، سلیقه‌ات نیست؟

بله، ناله سلیقه‌ام نیست!

اصغر فرهادی که بهترین فیلم‌های اجتماعی چند‌سال اخیر را ساخته است. یا حمید نعمت‌الله فیلمی مثل رگ خواب را ساخته که طبیعتا فیلم‌های تلخی هستند. یا مثلا فیلم سعادت‌آباد همایون اسعدیان که همان موقع به آن نقد کردی. می‌خواهم بدانم اگر به تو پیشنهاد بازی در این فیلم‌ها هم شود، رد می‌کنی؟

رگ خواب و اینها نه! من نمی‌گویم این فیلم‌ها خوب نیستند، اما بحثی که در مورد فیلم سعادت‌آباد داشتم، این بود که چرا می‌گویند فیلم فارسی؟ ستاره‌های سینمای آن دوران مثل فردین و بهروز وثوقی که در فیلم‌ها به مخاطبانشان جوانمردی و پای ناموس محل ایستادن را یاد می‌دادند، حالا در چنین فیلم‌هایی خیانت را به مردم یاد می‌دهند؛ آن‌هم کپی از سریال‌های ترکیه! بعد هم ژست انتلکتوئل(روشنفکری) و فرهنگی می‌گیریم که پیام آموزنده‌ای داریم! با همه اینها، باز هم من با سعادت‌آباد و این نوع سینما مشکلی ندارم ولی حرفم این است که نباید صددرصد سینما این باشد. الان هزارپا ٢٠ میلیارد فروخته،ناله می‌کند؟!

هزارپا و این نوع سینما را می‌پسندی؟

بله، نهنگ عنبر را هم خیلی می‌پسندم. یا فیلم مصادره که خیلی‌ها می‌گویند فیلم خوبی نیست اما من دوست داشتم. ماجرای نیم‌روز هم همین‌طور فیلم مورد علاقه من است، چون ماجرایی را روایت می‌کند اما ناله نمی‌کند! یا قندون جهیزیه و حتی اجاره‌نشین‌ها که خیلی قدیمی‌تراست.

من هنوز جواب سوالم را نگرفتم؛ اگر اصغر فرهادی به تو پیشنهاد کار بدهد، بازی می‌کنی یا نه؟

ناله بازی نمی‌کنم، فیلم‌هایی که گفتم، اینها ژانر مورد علاقه من است.

اگر سعید روستایی برای ابد و یک روز به تو پیشنهاد بازی می‌داد و فیلم نامه‌اش را می‌خواندی، در این فیلم بازی نمی‌کردی؟

چرا، یک‌بار را که حتما! آن هم با فیلمنامه درخشانی که داشت، حتما قبول می‌کردم.

اما همان موقع خودت به ابد و یک روز انتقاد کردی!

من کِی انتقاد داشتم؟!

در برنامه دورهمی گفتی امروزه یک‌سری آدم‌های کثیف و چرک که با زیر پیراهنی بازی می‌کنند، فقط فریاد می‌زنند و رگ گردنشان باد می‌کند، ستاره هستند. این نقدت به فیلم ابد و یک روز نبود؟

من به سینمای زیر پیراهنی انتقاد داشتم، نه به فیلم ابد و یک روز. به خیلی از این فیلم‌ها که از‌ سال ٨٨ به بعد شکل و شمایلشان زیرپیراهنی شد! ما دیده‌ایم ما قبلش بودیم، آن موقع کراوات بود. چرا راه دور می‌رویم محمدرضا فروتن کراوات می‌زد، من می‌زدم، محمدرضا گلزار هم می‌زد؛ الان چه شد آن سینما که شد زیر پیراهن؟!

ولی چرا الان آقای فروتن همچنان بازی می‌کند؟

عوض کرد دیگر؛ کراوات و اینها را درآورد و بازی کرد. به من هم پیشنهاد می‌دادند، می‌گویم بازی می‌کردم و اصلا نمی‌خواهم این نوع فیلم‌ها را نهی کنم، بازیگر باید بازی کند، اما همیشه این نوع نقش‌ها را کار نمی‌کردم. علاقه‌ام نیست! اصلا یک نفر ابد و یک روز را دوست ندارد باید بکشیمش؟!

بالاخره ابد و یک روز را دوست داری یا نداری؟

نه کلا دوست ندارم، اما فیلمنامه‌اش درخشان بود، ولی اگر پیشنهاد بازی داشتم، برای یک بار این سینما را تجربه می‌کردم. من الان دارم آهنگ می‌خوانم به تهیه‌کننده گفتم ناله بیاری، نمی‌خوانم! من روحیه‌ام ناله نیست، در زندگی‌ام آنقدر ناله داشتم که حقیقتا مغزم برای ناله کردن جواب نمی‌دهد!

پس موسیقی هم باید شاد باشد؟

بله و خواهید دید. من مدلم این شکلی است. یا مردم گوش می‌دهند و خوششان نمی‌آید و ادامه نمی‌دهم، یا کار می‌گیرد و ادامه می‌دهم، ولی نمی‌روم پشت میکروفن ناله و صدایم را آن مدلی کنم!

می‌خواهم یک سوال رک و خصوصی‌تر بپرسم. الان چیز‌هایی که در مورد انگیزه و انرژی و شادی می‌خواهی به مردم انتقال‌دهی جالب است، چون خیلی‌ها فکر می‌کنند زندگی شخصی حمید گودرزی آنقدرها با شادی و خوشحالی پیش نرفته است...

آفرین پیش نرفته، برای همین حوصله ناله ندارم! (می‌خندد)

گفتی تئاتر برای روشنفکر‌هاست و خودت خیلی تئاتر بازی نکردی، تئاتر را دوست نداری؟

من خودم تئاتر خواندم، مگر می‌شود دوستش نداشته باشم؟! اما دوست ندارم جایی زحمت بکشم که در آن دوزار پول گیرم نمی‌آید! من معتقدم اندازه زحمتی که می‌کشم، باید پول دربیاورم که در تئاتر تا مدت‌های مدیدی این اتفاق نمی‌افتاد، البته الان شنیدم که در تئاتر هم اتفاقاتی برای بعضی از دوستان افتاده!

در زندگی شخصی‌ات مراحل تلخی را گذراندی و تجربه‌هایی به دست آوردی، اما به نظر می‌رسد الان دوره جدیدی از زندگیت شروع شده، درست است یا اتفاقی نیفتاده و فقط ظاهرت اینطور نشان می‌دهد؟

درست است، خود من هم حس می‌کنم خودبه‌خود یک دوره جدیدی در زندگی‌ام اتفاق افتاده و قطعا لطف خداست.

یعنی اراده یا تصمیمی برای تغییر روند زندگیت نگرفتی؟

نه، فعال‌تر شدنم اتفاق افتاد.

در تلویزیون اعلام کردی که ظاهرا در مرحله‌ای از زندگیت هستی که ممکن است به‌زودی خبرهای خوبی شنیده شود و دوباره ازدواج کنی..

بله، شروع شده است خب. (می‌خندد) ولی این‌که دقیقا کی و چطور و چه زمانی اتفاق بیفتد، هنوز مشخص نیست. به هرحال سن‌وسالم دیگر از مجردی و تنها بودن و اینها گذشته است.

محمدرضا فروتن نوید محمدزاده کراوات حمید گودرزی ابد و یک روز
ارسال نظر

آخرین اخبار

پربیننده ترین