تولد 94 سالگی آقای بازیگر و جشن تولد کتاب "سیری در تاریخ تئاتر ایران"
تولد 94 سالگی داریوش اسد زاده در جمع چهرههای هنری با جشن امضای کتاب او همراه شد.
ایران آرت: در این مراسم که به همت خانه فرهنگ و هنر گویا، برگزار شد، احمد مسجد جامعی بر اهمیت حضور چهرهها و پیشکسوتان در عرصه هنر تأکید کرد و گفت: تشکر از شخصیت استواری دارم که سالهای سال در عرصه هنر نقشآفرینی و خدمت کرده است.
او افزود: سال گذشته، ما برای پاسداشت زحمات استاد اسدزاده، جایزه تهران را که از نظر ما بسیار مهم است، به ایشان تقدیم کردیم زیرا ایشان آثار ارزشمندی در این عرصه دارند البته امیدوارم که شاهد افزایش برنامههای اینچنینی در راستای تقدیر از اساتید و چهرههای هنری باشیم.
احترام برومند نیز در این مراسم، داریوش اسدزاده را مایه مباهات هنر ایران دانست و گفت: از نظر من صحبت کردن در مورد داریوش اسدزاده نیازمند اطلاعات و مطالعه بیشتر است اما همینکه من سالها ایشان را از دور و نزدیک میشناسم، سبب میشود که به عنوان یک هنرمند مردمی به ایشان ارادت داشته باشم.
او افزود: ایشان از سالها قبل کار سینما و تئاتر را آغاز کردند و در نمایشهای مختلف حضور داشتند. در آن زمان تئاتر یک تفریح خانوادگی بود، به همین خاطر من اغلب با مادرم به تئاتر ایشان میرفتم.
برومند حضور اسدزاده در فیلمهای سینمایی را به یادماندنی خواند و گفت: به نظر من ایشان در چند سریال تلویزیونی درخشیدند و ثابت کردند که میتوانند به عنوان یک ستاره در کاری حضور داشته باشند و اثر را تحتالشعاع قرار دهند. از نگاه من "خانه سبز" و "سمندون" آثار درخشانی هستند که سبب شناخت نسل فعلی از ایشان شد.
او ادامه داد: از آنجاییکه ایشان سالها با همسر من مرحوم داوود رشیدی همکار بودند، شاهد روابط دوستانه این دو نفر در انجمن بازیگران بودم. این دوستی تا زمانی که داوود رشیدی کمتر از خانه بیرون میرفتند، داریوش اسدزاده مرتب احوال ایشان را جویا میشدند و از ایشان دیدار میکردند.
نصرالله حداد، پژوهشگر و نویسنده نیز در این جلسه ضمن تأکید بر اهمیت و ارزش نقل داستانهای تهران گفت: به واقع چه چیزی تهرانی است؟ به عنوان مثال ما میگوییم "شوهر آهو خانوم" متعلق به کرمانشاه است. من معتقدم که "دایی جان ناپلئون" نماد شهر تهران و استاد اسدزاده نماد هنر تهران است.
او تأکید کرد: بسیاری از ما داستانهای قدیم تهران را بهدرستی نمیشناسیم اما من امیدوارم که روزی شاهد زنده شدن این داستانها باشیم زیرا این روایتها و خاطرهنویسیها عامل زنده شدن شهر ماست لذا اگر امروزه بتوانیم از قصههای شهرمان بنویسیم و مستند کنیم، بسیار خوب است زیرا تهران گفتنی بسیار دارد.
علیاکبر عبدالرشیدی، مجری برنامههای زنده تلویزیونی نیز در این مراسم گفت: رسم تجلیل از بزرگان و پیشکسوتان اگر در جامعه ما پا بگیرد ما را جلوتر از آنچه امروز هستیم خواهد برد.
عبدالرشیدی با اشاره به تدوین کتاب "سیری در تاریخ تئاتر ایران" گفت: از اینکه اسدزاده تاریخ تحلیلی تئاتر ایران را تدوین نموده، بسیار خوشحالم زیرا تاریخنویسی و خاطرهنویسی در کشور ما حلقه گمشده است لذا شهامت ایشان جای سپاسگزاری دارد.
در ادامه این مراسم، ابراهیم شفیعی، درباره کارگردانی مستندی درباره داریوش اسدزاده تحت عنوان " زندگی و دیگر هیچ" گفت: شخصیت استاد اسدزاده در نخستین کاری که ایشان را ملاقات کردم برای من بسیار جدی بود اما به محض دیدن ایشان و بعد از نیم ساعت به حدی جذب ایشان شدیم و رفاقتی رخ داد که عوامل او را بابا صدا میکردند.
او افزود: بسیار خوشحالم که در جشنوارههای ایرانی برای این فیلم اتفاقی رخ نداد. برخلاف ایران، وقتی ما این فیلم را به جشنواره مکزیک فرستادیم، بلافاصله ایمیلی دریافت کردیم که آیا واقعاً چنین شخصیتی وجود دارد که بالغ بر 70 سال فعالیت هنری انجام دهد؟
این کارگردان ادامه داد: به نظر میرسد که در جشنوارههای ایرانی عمق اثر مهم نیست و اغلب حاشیهها اهمیت مییابند.
داریوش اسدزاده نیز در این مراسم از تمام حاضران تشکر کرد و گفت: اینکه از راههای دور و نزدیک دوستان زحمت حضور کشیدند بسیار متشکرم و از خانواده میرباقری به دلیل حمایت و در اختیار قرار دادن فضای خانه فرهنگ و هنر گویا بسیار تشکر میکنم.
همچنین در این مراسم چهرههایی چون: نادر مشایخی، حجت شکیبا، ناصرالدین صاحب زمانی، سعید پورصمیمی، بابک برزویه، اصغر همت، کیهان ملکی، شکرخدا گودرزی و فرزند دکتر حسابی نیز حضور داشتند.