کد خبر: 5237 A

کتابی که ترجمه‌اش گلستان را حسابی خنداند/ماجرای 13هنرمند و رابطه‌شان با پول/ آیا این کتاب مابه‌ازای ایرانی دارد؟

 کتابی که ترجمه‌اش گلستان را حسابی خنداند/ماجرای 13هنرمند و رابطه‌شان با پول/ آیا این کتاب مابه‌ازای ایرانی دارد؟

کتاب "نقاش‌ها همیشه پول دوست داشته‌اند" با عنوان فرعی از "آلبرشت دورِر تا دمین هرست" اثر جودیت بن هامو- هوئه و برگردان لیلی گلستان، بلاخره به بازار نشر آمد.

ایران آرت : محذورات برای معرفی این کتاب بسیار است... همین قدر بگویم که عجب اتفاق‌هایی دارد می‌افتد. بخوانیم: "شما تجارت تابلو می‌کنید و من از کار خودم زندگی می‌کنم، هر دوی ما خودمان این شغل را انتخاب کرده‌ایم. من هم مثل شما دلم می‌خواهد  زیاد بفروشم، اما نه هر چیزی را. واضح است که می‌توانم با تولید نوعی از نقاشی برای مردم پولدار که سلیقه ندارند، پول زیادی دربیاورم و شما هم می‌توانید پول بیشتری با فروش این آثار مزخرف به دست بیاورید... با حداکثر دقت به من بگویید چه چیزی در کارهای من بیشترین بخت فروخته شدن را دارد." این بخشی بود از نامه رنه مگریت به الکساندر لولاس، فروشنده نیویورکی که می‌توانید در صفحه 141 کتابی که قرار است معرفی‌اش کنم بخوانید.

نقاشان بزرگ چطور آثارشان را فروختند؟ کتاب "نقاش‌ها همیشه پول دوست داشته‌اند" با عنوان فرعی از "آلبرشت دورِر تا دمین هرست" اثر جودیت بن هامو- هوئه و برگردان لیلی گلستان، پاسخ مفصلی به این سوال می‌دهد. در این کتاب از نزدیک با ماجرای 13هنرمند و رابطه‌شان با پول آشنا می‌شویم. امکان ندارد بگذارم در همان بدو امر با عناوین ابواب این کتاب آشنا نشوید:

یک: دورر/ مردی که بلد بود آثارش را بفروشد

دو: کراناخ/ مردی که از سایه‌اش هم تندتر نقاشی می‌کرد

سه: ال گرکو/ فروشنده‌ی معبد

چهار: تیسین/ زیر باران طلایی دانائه

پنج: روبنس/ دیپلمات، تاجر و بالاخره نقاش

شش: رامبرانت/ پسر طلایی عصر طلایی

هفت: کانالتو/ سردار صادرات

هشت: شاردن/ مردی که دوست داشت خودش را تکرار کند

نه: گوستاو کوربه/ سلطان کسب و کارِ هنر

ده: کلود مونه/ در کسب و کار هرگز امپرسیونیسم وجود ندارد

یازده: ونسان ونگوک/ موفقیت برآمده از بداقبالی

دوازده: پیکاسو/ یک سکه زن واقعی

سیزده: مگریت/ وسواس کپی کردنِ... آثار خودش

بگذارید از زبان جودیت بن هامو- هوئه بشنویم. نویسنده این کتاب در پیش‌گفتار اثرش می‌نویسد: هر کدام از فصل‌های این کتاب، درست مانند همین پیش گفتار با جذبه‌ی یک حقیقت معاصر بررسی شده است. روندی که سعی دارد ایده‌ها را به صورتی دگرگون محقق کند. این ایده‌ها، نه متعلق به اندی وارهول‌اند، نه دمین هرست، نه جف کونز و نه تاکاشی موراکامی... که میل به پول درآوردن را در اندازه‌ای بس بزرگ به وجود آورده‌اند. روبنس و دیگرانی هم هستند که درس‌هایی برای آن‌ها دارند. آن‌ها هم با استادی تمام طلا ساختن را بلد بودند.

نویسنده ادامه می‌دهد: در واقع، این قضیه هنرمندان بسیاری را شامل می‌شود. به این معنا که اگر به تاریخ هنر نگاه کنیم، متوجه می‌شویم که بسیار کسان بوده‌اند که استعداد کمتری داشته‌اند، اما توانسته‌اند پول بیشتری دربیاورند. بازا هنر در مورد کیفیت اثر داوری نمی‌کند.

نقاش ها همیشه پول دوست داشته ند

لیلی گلستان در گفت و گو با ایران آرت  می‌گوید: این کتاب اثر یک محقق فرانسوی است  که به تمهیداتِ فروش آثار نقاشان مطرحی از قرن شانزدهم میلادی تا قرن حاضر اشاره کرده. و البته این تمهیدات همیشه تمهیدات اخلاقی و درستی نبوده است؛ از این رو در این کتاب ما با نوعی شارلاتانیسم، دریوزگی و تمهیداتی از این دست نادرست نیز مواجه می‌شویم.

گلستان نوشته حاضر را توأم با نوعی طنازی توصیف کرد و گفت: حتی خود من در طول ترجمه این کتاب خنده‌ام می‌گرفت. البته تمهیدات فروش آثار این نقاشان که گفته شد اغلب با راهکارها و ترفندهایی شیطنت آمیز بود، با سند و مدرک ارائه شده است و همه موارد ذکر شده در کتاب سندیت دارند.

گلستان گفت: در این کتاب بسیاری از موارد، مربوط است به نقاشان زنده معاصر، نظیر اندی وارهول و دمین هرست که نحوه فروش آثارشان احتمالا برای مخاطب این شخصیت‌ها جالب خواهد بود. البته نقاشان دیگری نیز که در این کتاب به آن‌ها اشاره شده همگی از مطرح ترین نقاشان تاریخ بوده‌اند؛ مثلا رامبرانت، پیکاسو یا رنه مگریت که از همه این نقاشان گویا دغل‌تر بوده است.

گلستان معتقد است: مشابه این طرز برخورد با فروش آثار، در ایران هم وجود دارد و اتفاقا می‌خواستم در مقدمه این کتاب به نسخه ثانی این موارد در ایران هم اشاره کنم که خوشایند ناشر کتاب نبود. به هر روی از این دست تمهیدات فروش آثار هنری توسط نقاشان ایرانی هم انجام گرفته است.

اما این کتاب یعنی "نقاش‌ها همیشه پول دوست داشته‌اند" از عنوان فرعی‌اش "آلبرشت دورِر تا دمین هرست" نیز پیداست که تیغ تیز برنده‌اش را روی گردن نقاشان معاصر هم گذاشته است. مثلا دمین هرست که درباره‌اش می‌خوانیم: درست در ابتدای قرن بیست و یکم هنرمندی وجود دارد که باعث جارو جنجال شده است، چون یک راست وابسته است به بازار هنر. یک کوسه. همان آرواره‌های دریا منتها در سالن‌های فروش. دمین هرست، کودک سابقا فقیر شهر لیدز، چهل و هفت ساله، با لبان فشرده به هم و مصمم و انگشتری‌هایی به شکل جمجمه در تمام انگستان.  او مدام در حال جنجال است و صفحات فرهنگی تمام روزنامه‌های دنیا را پر کرده است... تا امروز بزرگ‌ترین کار استادانه‌اش برمی‌گردد به تاریخ 2008 در لندن. او توانست در حراج ساتبی 223 اثری را که تازه از کارگاهش بیرون کشیده بود به 140 میلیون یورو بفروشد. مستقیما از تولید به مصرف.... (صص 100 و 101)

هرست می‌گوید: " می‌دانید، باید بدون پول زندگی را می‌گذراندیم. برق هم قطع می‌شد و باقی چیزها. باید چیزی پیدا می‌کردم که لازم نباشد پول در آن نقش اصلی را داشته باشد. هنر را پیدا کردم" و او از هنر پول درآورد. خیلی پول... [و] بی هیچ تردیدی دمین هرست هنرمند تبدیل به یک "بیزنس من" شد. (108)

در این کتاب می‌خوانیم هرست کار معروفش "برای عشق به خدا" را چطور با 29 میلیون دلار سرمایه گذاری تا صد میلیون دلار به فروش رساند.

این کتاب را نشر مرکز منتشر کرده است، 165 صفحه دارد و 16500 تومان قیمت گذاری شده است. مخاطبان می‌توانند در سی امین نمایشگاه کتاب این اثر را از غرفه نشر مرکز تهیه کنند.

 

 

لیلی گلستان رنه ماگریت دمین هرست کتاب نقاش ها همیشه پول دوست داشته اند ونسان ونگوگ
ارسال نظر

آخرین اخبار

پربیننده ترین