زمانی که میتوانستم مفید باشم مرا بازنشسته کردند / گلایههای یکی از اعضای بزرگترین خاندان نگارگری ایران
استاد نگارگری ایرانی، معتقد است که در همه زمانها و در همه جای دنیا، هنرمند برای امرار معاش نیازمند درآمد بوده است و به همین دلیل، بسیاری از آثار هنری سفارشی هستند.
به گزارش ایرانآرت محمدباقر آقامیری استاد نگاری در گفتوگو با خبرگزاری مهر از بیمها و امیدهایش درباره این هنر دیرپای ایرانی گفت.
* خاندان آقامیری بزرگترین خاندان نگارگری ایران هستند. همانطور که کامکارها خانوادگی در زمینه موسیقی ایران فعالند، خانواده بزرگ ما هم در نگارگری فعال بوده اند. برادر مرحوم من محمد آقا پدر محسن و حسین آقامیری است و مرحوم علی آقا نیز پدر امیر حسین و هادی آقامیری است که فرزندان آنها نزد من نقاشی ایرانی کار کردهاند و همه آنها هنرمندان بسیار خوشذوقی هستند.
* دو سال قبل از بازنشستگی آقای نوروزی طلب معاون دانشگاه تهران از من خواست که هیات علمی دانشگاه باشم. آن زمان، آقای میرسلیم وزیر بود که این اجازه را نداد و بعد آقای مسجدجامعی که وزیر شد اجازه داد اما مدیرکل ارشاد استان تهران یک سال من را سر دواند و همکاری نکرد تا زمانی که به دوران ریاست جمهوری آقای احمدی نژاد رسید و دو ماه بعد از آن، برای من حکم بازنشستگی صادر شد. بعد از ۴۳ سال کار آموزش هنر، در حالی که میتوانستم مفیدتر باشم مرا بازنشسته کردند.
* کلمه مینیاتور در زبان فرانسه به معنی طبیعت خلاصه شده و کوچک است که این کلمه را از سال ۷۲ به نگارگری تغییر کرد. بیست سال است رشته نگارگری از دروس هنرستانها حذف شده و چند سالی است که بخش عملی رشته نقاشی ایرانی، کتاب آرایی و هنرهای اسلامی از سرفصل دروس تعدادی از دانشکدهها حذف شده است؛ دروسی که تا عملی انجام نگیرد چیزی عاید دانشجو نمیشود. به نظر من این نوعی تهاجم فرهنگی برای حذف هنر ایرانی و اسلامی است. عده ای در وزارت علوم هستند که برای امور آموزشی برنامهریزی میکنند و با طرحهای غلط به ارزشهای فرهنگی و هنری ما صدمه میزنند.
* در دانشکدههای هنری ما فقط نقاشی مدرن آموزش میدهند در حالی که نه تاریخ آن را می دانند و نه فرهنگش را. این یک صدمه بزرگ به فرهنگ و هنر مملکت ماست در حالی که فرهنگ و هنر ما در جهان ممتاز است. اگر هنر غرب از دوره رنسانس به این سو به لحاظ جنبههای مادی فوقالعاده ترقی کرده است، در همین دوره در شرق و به ویژه در ایران نیز هنر تجریدی به تعالی رسید. چیزی که مدرنیستهای امروز داعیه آن را دارند، غربیها ۶۰۰ سال پیش از این به آن رسیدهاند با این تفاوت که هویت، فرهنگ، طراحی و خلق استادانه نیز در آثارشان وجود داشت، این طور نبود که رنگ را به صورت شرهای روی بوم سرازیر کنند تا ببینند چه چیزی از آب درمی آید! هنر باید با دانش همراه باشد و کنترل آن به دست هنرمند باشد.
* معتقدم که هنر یعنی آزادگی و هر هنرمندی که در هر رشتهای از هنر فعالیت دارد، قابل احترام است. هر هنرمندی آزاد است که آبستره کار کند یا اکسپرسیون و یا مینی مال و ... اما حق ندارد علاقه و سلیقه خود را به دیگران تحمیل کند که اگر چنین باشد این استبداد هنری است. من هم نقاشی آکادمیک را کار کردهام و هنوز هم کار میکنم، طراحی نیز جز لاینفک کار من است با این وجود نقاشی ایرانی برای من به قول مرحوم بهزاد مثل شعر نقاشی است.
* ارزیابی آثار برای ورود به بازارها به درستی صورت نمیگیرد. مثلاً فکر کنید که در رشته ورزشی پرورش اندام برای امتیاز دادن از حضور چندین داور با تخصصهای مختلف استفاده می کنند و از جمع امتیازات آنها معدلگیری میکنند. برای رشتههای هنری هم به نظر من لازم است که سلایق هنری مختلفی را در نظر بگیرند و از حضور چندین داور با تخصصهای مختلف هنری استفاده کنند تا بتوانند ارزیابی درست تری برای ورود آثار به این بازارهای هنری داشته باشند و شیوههای مختلف هنر نقاشی را پیش روی خریداران بگذارند.
* یک مسابقه هنری در کشور الجزایر و یکی هم در رشته تذهیب در کشور امارات برگزار میشود که به برندگانشان جوایز بسیار خوبی اهدا می کند. در مسابقه کشور الجزایر یک دوره داوری کرده ام و در کشور امارات هم سه دوره داور این مسابقه ها بودم. وزیر فرهنگ کشور امارات میگفت که ما پنج جزیره در دوبی داریم که هر کدام دارای موزه، فضای ورزشی و کلینیک پزشکی است. هدف ما از برگزاری این مسابقه این است که زیباترین و بهترین آثار اسلامی معاصر را در این موزهها به نمایش بگذاریم. خوب بود آثار هنرمندان ما که برخی از آنها شاهکار هنری است در موزه های خودمان به نمایش گذاشته میشد اما وقتی به مسئولان درباره اهمیت و ضرورت این کار میگوییم، متأسفانه می گویند که خیلی هم خوب است اماراتیها پول خوبی به هنرمندان ما میدهند!
* بدون سفارش نمی شود کار کرد. اگر هنرمند از نظر مالی تأمین نشود، نمیتواند کار کند و حتی ابزار کارش را هم نمیتواند تهیه کند. در قدیم هم اگر آثار فوقالعادهای خلق شده با حمایت سلاطین و شاهزادگان بوده و در دوره معاصر هم افراد ثروتمند و متول سفارش کار هنری داشتند. نقاشان بزرگ دوره رنسانس از میکل آنژ و لئوناردو داوینچی گرفته تا دوره امپرسیونیستها مثل ونگوگ، گوگن و ... همه سفارش می گرفتند. در حال حاضر هم که به دلیل شرایط نامساعد اقتصادی در کشور، سفارش هنر به ندرت پیش می آید.