|
ریچارد گییر، بازیگر سرشناس آمریکایی که از فیلمهای او میتوان به شیکاگو، زن زیبا و هاچیکو اشاره کرد یک مجموعه دار هنرهای تجسمی ست.
سید ابراهیم رئیسی: اعتقاد عمیق داریم که اقتصاد هنر باید به بخش خصوصی واگذار شود. دولت در این عرصه نقش هدایت، نظارت و حمایت را بر عهده دارد تا این موضوع به نتیجه مطلوب برسد.
دیروز ایران آرت تیتر یک روزنامه همشهری که از رسانه های مرجع چاپی محسوب می شود را بازتاب داد که به ضرورت اخذ مالیات از هنرمندان و فعالیت های هنری اختصاص یافته بود؛ در این روزهای پر خبر کشور، انگشت گذاشتن چنین روزنامه ای به مسئله معافیت مالیاتی هنرمندان و فعالیت هنری حتمن یک نشانه عجیب است ؛ آیا از منظر همشهری که اکنون رسانه اصولگراست مالیات هنرمندان در صدر فهرستگان مشکلات کشور است! گویا انجمن های هنری هم متوجه پشت صحنه این ماجرا شده اند.
سرانجام احسان آقایی، سکوت موزه هنرهای معاصر تهران را شکست و به ادعای مسعود فراستی منتقد سینما در برنامه هفت شبکه سه تلویزیون پاسخ گفت و گفت آنقدر بنای صحبت (فراستی) ناآگاهانه است که موزه اصلا نباید پاسخ چنین چیزی را بدهد. نخستین بار، ایران آرت در تاریخ ۶ بهمن ۱۴۰۰ زیر تیتر : « تلاش فراستی برای ضربه دو و نیم میلیارد دلاری به ثروت مردم/ حسین هاشم پور: موزه هنرهای معاصر تهران چرا ساکت است؟ » خواهان توضیح رسمی درباره اصالت گنجینه موزه شد؛ ۱۱ بهمن وزیر ارشاد پاسخی اولیه در این حد که حرف های فراستی نباید مهم باشد، داده بود اما اکنون رئیس موزه پاسخی روشن در این باره ارائه داده است. با وجود توضیحات شفاف آقای آقایی، ایران آرت به زودی پیشنهاداتی ارائه می کند که در صورت تحقق زمینه پایان یافتن این شبهه افکنی ها برای همیشه برچیده می شود.
شایع شده بود شاه دستور داده همه نسخههای فیلم «سه چهره یک زن» را بخرند و نابود کنند. تا سالها به نظر میرسید این شایعه درست باشد، اما حالا...
اگر در کف خانه پدری هنری چیناسکی، فرش دستباف هندی یا فرش ماشینی ابریشم بلژیکی هم پهن بود، قهرمان هزارپیشه ما باز از این عمل ناتمیز دریغ نمیکرد. پس سعی نکنید دلواپسانه این اقدام استاد رئالیسم کثیف را به نفع نگاه ضدایرانیِ او مصادره کنید.
حالا بگذریم که چاپلین شریف، آنطرف چه حس و حالی از دیدن این تصاویر دارد؛ احتمالا باستر کیتون این روزها هر وقت که سر گردنه بهشت با چاپلین شرمسار روبهرو میشود، با لبخندی محو در آن صورتِ سنگی از او میپرسد: چارلی، این بود آرمانهای ما؟!
اگر دلهایتان آماده شده و در تکیهِ رفاقت سید و قدرت و همه رفقایِ جان سینمای کیمیایی نمِ اشکی ریختهاید، اجازه میخواهم در دیزالوی عجیب و غریب، شما را به آلمان ببرم؛ همانجایی که اتفاقا یک بار استاد در فیلمی به نام «تجارت» هم، چشمههایی از رفاقت را لژیونروار نشانمان داده بود.
اگر هنوز پیاز موهایتان برای ضربهفنیکردنتان در زندگی وارد عمل نشده و حجم و رشد موهایتان به قدر کفایت است و اگر جوان هستید و به زیبایی و جذابیتتان اهمیت میدهید و اگر به اتفاق اهل مد و سینما هم باشید، این احتمال هست که هوس مدل موی جیمز دینی کنید و وقتی سری به آرایشگر ثابت خود میزنید، از او بخواهید موهایتان را شبیه موهای آن بازیگر ظریف و شکننده فقید اصلاح کند
شاید آنجلینا جولی چندان بیربط نگران زندگی مشترکش با براد پیت نشده باشد. راستش وقتی کوتیار را در فیلم ببینید شما هم میتوانید فکر و خیالهای ناجورکنید!