علی عرفانی با نویز در حال گفتگوست

مجموعه شعر علی عرفانی با نام "نویز در حال گفتگوست" توسط نشر نصیرا در بهار ۹۶ به چاپ رسید.

ایران آرت: مجموعه شعر علی عرفانی با نام "نویز در حال گفتگوست" توسط نشر نصیرا در بهار ۹۶ به چاپ رسید. این اثر اولین کتاب عرفانی است.  علی عرفانی در زمینه‌های دیگری چون نقد، داستان و ... نیز فعالیت دارد و کتاب بعدی او که در دست انتشار است رمان “داستان‌دار” است. کتابِ "نویز..." مشتمل بر 20 شعر و 94 صفحه است که در نمایشگاه کتاب امسال رونمایی شد. عنوان این کتاب برگرفته از شعری به همین اسم است.    

نویز به لحاظ جریان شناسی خود را به هیچ مکتبی متصل نمی کند، طوری که حتا در خود مجموعه نیز به هیچ تم کلی یا حتی درونمایه واحدی وفادار نیست، در میان شعرهای بلند، منثور و... که وجود دارد شعری دو سطری نیز جا خوش کرده است و این به معنای شکست ِ ساختاری ای که بر متافیزیک ِ مجموعه استوار است گردیده و به برنامه ریزی ها و نظم سیستماتیک موجود در مجموعه حمله می کند، از طرفی عدم تحمیل کردن محدودیت به نوشته را گوشزد می کند، این نشان دهنده آن است که زیبایی شناسی شعر همواره در گرو معنای آن نیست، بلکه زبان هم دخالت دارد، شیوه های ِ فرامتنی نیز دخالت دارند و با توجه به این که شعر بُعد های ِ متفاوتی را در متن ایجاد می کند، هیچ شعری قائم به ذات نیست، بلکه در ارتباط با اشعار دیگر است که دخالت ِ درونی آن مشخص می شود، نویز در حال گفتگوست به کارناوالی که باختین از آن نام می برد نزدیک تر از هر چیز دیگر است.

عرفانی در یکی از شعرهایش می گوید: "آلن گینزبرگ میگه"

"نویز در حال گفتگوست"

 نویز موبایل در مخت اثر نمی کند تو؟

خب این انقلاب مخملی توده‎های همراه است

که به یک اپیزود نمایشِ فراعنکبوتی دچار می شود

که نسخۀ کپی اش را در هیچ کجا ندیده اید

خیالتان راحت

هیچ قاچاق فروش روبروی سینما آفریقا هم نمی فروشد

نویز موبایل در قلبت اثر نمی کند تو؟

خب این انقلاب مخملی توده های همراه نیست

دروغ گفتم من

این سنگی ست که سرش نیوتن را خواهد شکاند

این قانون نویز است

ثبتش کرده ام من

در دایره اسناد جنایی

کاش از بچه تر ها که بوده ام تا امروز

پنجِ به علاوۀ یک کاج

لای دفتر هایم می کاشتم

امروز یک سایبان می کردم برایش

که کلاغ ها یک وقت بر سفارشاتش نشینند

اصلن ای کاش

به دنبال یک دادگاه برایش باشم

تا چکش های کثیفش را به مساوات

در میان بند ها به دار کنند

و گوشی را مثل قطع که می شود

آویزان کنم از گردنم

دوباره گوش بسپارم به زنگی

که در را می کند از جا

آخر نم  آیید بالا؟

آیا این فیلم من را اکران می کنند آنوقت؟