از شیطنتها یا بازیگوشیهای سانیار خسته نمیشوم
سپیده خداوردی: آدم مهربانی هستم
می گوید تا عیدی نگیرد خیالش راحت نمیشود. سپیده خداوردی در این گفت وگو حرفهای جالبی برای شما دارد.
ایران آرت: توصیه میکنم قبل از شروع کردن به خواندن مصاحبه ما با سرکار خانم سپیده خداوردی حتما یک فنجان قهوه کنارتان بگذارید و سبزه عید را از کنارتان دور کنید تا بتوانید در سیزده بدر از آن استفاده کنید. قطعا بعد از خواندن گفتوگو دلتان هوای شمال را میکند و چنان شادابی شما را فرا میگیرد که احساس میکنید در دورانی عاری از غم زندگی میکنید. گفتوگویی بدون نکات منفی و حاشیه و کاملا عیدانه با یکی از سینهای هفتسین 96 ما سپیده خداوردی.
هنوز هم عیدی میگیرید؟
شاید باورتان نشود هنوز هم عیدی هیمگیرم و اگر کسی به من عیدی ندهد دلم میگیرد. یادم میآید وقتی دبیرستانی بودم همه میگفتند شما دیگر خانم شدهاید آخر ما چی به شما بدهیم که راضی باشید ولی جدی عیدی گرفتن را دوست دارم نه تنها عیدی بلکه کلا کادو دادن و گرفتن را خیلی دوست دارم.
بیشتر دوست دارید عیدیتان نقدی باشد یا غیر نقدی؟
مشخصا نقدی.
چرا؟
خب چون اگر نقدی باشد قطعا خودم میروم و چیزی که دوست دارم را با آن میخرم و حتی برای کسی که کادو را میدهد هم میتواند شیرینتر باشد. از همان بچگی هم به این صورت بودم که کادویی که برام میگرفتند باید به سلیقم میآمد چه از نظر رنگ چه از نظرات دیگر چون اگر غیر از این باشد ترجیح میدهم نداشته باشم چون به نظرم حسی به آن ندارم.
چقدر از سفره هفتسین چیدن لذت میبرید؟
راستش من بیشتر از سفره هفتسین چیدن مادرم لذت میبرم. چون واقعا خوشکل و با عشق میچیند و هر سالش با سال دیگر تفاوت دارد. من خودم هم میچینم ولی تا حالا پیش نیامده که با خودم بگویم آخ جون امسال سفره هفتسین بچینم و این را خیلی دوست دارم که عیدها اصلا تهران نباشم و فضای جدیدی را در سال جدید تجربه کنم.
چرا؟
بعضی وقتها دوست دارم متفاوت زندگی کنم و از حالت روتین زندگی خارج شوم.
کدام یک از سینهای هفتسین را بیشتر دوست دارید؟
سیب قرمز و سبزه هم چون میتوانی آرزو کنی و گره بزنی.
پس اهل سبزه گره زدن هم هستید؟
اگر عمری برای سبزه باقی بماند بله، چون همیشه سبزه به من گره زدن و به جوی رود آب انداختن نمیرسد و خیلی زود خراب میشود ولی من همیشه در فضای سبز میروم و این کار را میکنم.
جای خالی در میان سینهای سفره هفتسینتان احساس میکنید؟
جای خالی راستش نه، چون سانیار که آمد خود من هم سپیده هستم، پس نه جای خالی حس نمیکنم راستش خیلی دوست دارم سانیار را داخل سفره هفتسین بگذارم و هشت سین بچینم ولی متاسفانه انقدر شیطونه نمیماند.
چند سال اخیر عید برای شما رنگبوی دیگری دارد، عید با یک کوچولو چه رنگوبویی دارد؟
یک سال که باردار بودم و سال بعدش هم که سانیار به دنیا آمده بود میتوانم بگویم بدترین عید دوران عیدم، عید سال 95 بود، چون به خاطر مریضی سانیار تا صبح بیمارستان بودیم و اصلا آن سال نرسیدم سفره هفتسین بچینم و عید امسال هم که کمی بزرگتر شده و باید بهش نزدیکتر بشویم تا ببینیم چه میشود و انشاالله هر چه پیش آید خوش آید. البته فکر کردن به چیدمان سفره هفتسین برای خانوادههای بچهدار یکم سختتر است چون مگر میشود بچه داشته باشید و بتوانید چیزی برای تزئین دم دست بگذارید.
حضور فرزند در زندگی حرفهای کاری شما چه تاثیری داشته، اصلا تاثیرش مثبت بوده یا منفی؟
تاثیر خاصی نداشته که حالا بخواهم بگویم مثبت بوده یا منفی. چون حوزه خانوادگی من بسترش طوری است که کارم چه باشد چه نباشد پیش میرود وفقط شاید مسانل کمی سختتر شود. مثل زمانی که شما ازدواج میکنید و همه اینها تاثیر مستقیم روی تعهد شما در زندگی شخصیتان است و اصلا ربط و ارتباطی با کم کاری یا پرکاری من ندارد.
شیطنت سانیار به کی رفته؟
راستش احتمالا به پدرش رفته، اما این را بگویم هنوز بین به یکی رفتن شیطنت سانیار در خانواده ما دعواست. خانواده من میگویند سپیده که اصلا شیطون نبوده خانواده همسرم هم میگویند والا اصلا ما بینمان بچه شیطان نداشتیم. خب این هم یکی از شیرینیهای بچه است که بعضی از صفاتش آخر هم مشخص نمیشود به چه کسی رفته است اما به نظر من به پدرش رفته است.
کدام شیطنتش شما را دیگر کلافه میکند؟
ببینید سانیار زیاد شیطون نیست. زیادی پرانرژی و کنجکاوه یا شاید هم ما مثل قدیمیها نمیتوانیم پا به پای بچه بدویم فکر میکنیم بچههایمان شیطون هستند ولی در کل من از شیطنتها یا بازیگوشیهای سانیار خسته نمیشوم بیشتر از اینکه توانم آنقدر نیست که پا به پایش باشم ناراحت میشوم.
اهل ورزش کردن هم هستید؟
ای وای، دست روی دلم نگذارید که خون است. ورزش کمترین زمانش برای من پیادهروی و هر روز یا سه هفته در روز استخر رفتن بود ولی از زمانی که سانیار به دنیا آمده من به دلایل مختلف نتوانستم ورزش بکنم و حالا ورزش کردن من همین سر کار رفتن و آمدن شده است و در مجموع به امید روزی که مهد برود و بس.
چقدر محبوب و مشهور هستید؟
فکر میکنم محبوب هستم ولی مشهور و سوپر استار به نظرم زیاد نیستم و اصلا هم باهاش مشکل ندارم. چون معتقدم بازیگر بودن با شهرت خیلی فرق میکند. کسی که هنر را برای خود هنر بخواهد زیاد درگیر حواشی نمیشود و آهسته و پیوسته جلو میرود تا کار با کیفیت را انجام دهد.
به عنوان سوال آخر سال 95 ما از شما، سپیده خانم خداوردی را تعریف کنید.
من کلا آدم مهربانی هستم و همه را دوست دارم و نگاهم نسبت به همه چیز مثبت است و بسیار به نظم اهمیت میدهم. این نظر را هم از پدرم به ارث بردم. همیشه مادر بچگی مضطرب بودیم که ای وای نکنه بابا بره ما جا بمونیم، چون همیشه پدرم خیلی سر وقت بود و مثلا سر صبحانه خوردن روزهای مدرسه اگر کمی دیر میکردیم میگفت تا پنج دقیقه پایین نباشید من رفتم.
و پایان...
امیدوارم سال جدید برای همه سال خوبی باشد و همه سالی سرشار از خوشی و سلامت را سپری کنند و ما را نه تنها در این سال بلکه در همه سالهای پیشرو دعا کنند.
سفر زیاد میروید؟
خیلی دوست دارم سفر زیاد بروم ولی شما دیدهبانیها بگویید امسال کجا برویم؟ من شمال و آن سوی مرزها را دوست دارم چون احساس میکنم بتوانم فرهنگ و تجربهای جدید کسب کنم.
از سفرهای کاری آن سوی مرزها خاطرهای برایمان تعریف کنید؟
سفرهایی که با استاد شجریان و ارکسترهای شهناز داشتم بهترین سفرهای من بودند. در این سفرها من یک کنسرت داشتم در بلژیک که قبلش در هلند کنسرت داشتم و من صبح که بلند شدم دیدم سازم دستهاش از بیخ شکسته است و من کنسرت بلژیک را نزدم ولی استاد شجریان تقریبا یک روز و نصفی زمان گذاشتند و ساز مرا درست کردند. یادم میآید کنسرت بعدی که در فرانسه بود که میخواستیم برویم من کل راه را گریه کردم که چرا سازم شکسته است ولی خدا را شکر مشکل حل شد و من توانستم به گروه بپیوندم، خاطرهای که گفتم به نظرم سال 2011 یا 2012 بود.
خبری از استاد دارید؟
راستش همان خبری که شما دارید که خدا را شکر حالشان بهتر است.
اگر قرار باشد جایی بروید و لذت ببرید کجا میروید؟
یک کافه برای خوردن یک قهوه تلخ البته نه زیاد تلخ با موزیک خلی خوب و بعدش هم بروم فضای سبز ببینم.
از لحاظ مناسبتی یا به تعبری حیوانی متولد چه سالی هستید؟
از لحاظ حیوانی متولد سال گاو هستم و باز از لحاظ حیوانی متولد سال خروس هستم و بعد دیگه روز نداریم که بخواهم بگویم.
رابطهتان با حیوانات چطور است؟
کلا از حیوان میترسم و حیوانات را دوست ندارم ولی به نظرم خیلی آرامم مثل گاو و اگر هم کسی اذیتم کند و پای روی دمم بگذارد خیلی جنگی مثل خروس میشوم.
عباس وردی/دیده بان