کد خبر: 23056 A

کتاب‌هایی که دو باتن را فیلسوف کرد

کتاب‌هایی که دو باتن را فیلسوف کرد

اگر کمی به فلسفه علاقه‌مند باشید، حتما در سال‌های اخیر نام «آلن دو باتن» به گوش‌تان خورده. این نویسنده تلاش کرده فلسفه را به زبان ساده شرح دهد.

ایران آرت: گاردین در گزارشی فهرست کتاب‌های تاثیرگذار در زندگی نویسندگان مشهور را منتشر کرده؛ یکی از این چهره‌ها «آلن دو باتن» فیلسوف سوئیسی ـ. انگلیسی است که کتاب‌های «جستار‌هایی در باب عشق» و «تسلی‌بخشی‌های فلسفه» را به نگارش درآورده است.

به گزارش ایسنا، «آلن دو باتن» دوره دکتری فلسفه را در دانشگاه «هاروارد» آغاز کرد، ولی برای نوشتن آثار فلسفی به زبان ساده، آن را نیمه‌کاره رها کرد. او در سال ۱۹۹۷ کتاب «چگونه پروست می‌تواند زندگی شما را دگرگرن کند» را منتشر کرد. پس از آن «وضعیت بی‌قراری» در سال ۲۰۰۴ و «معماری شادمانی» دو سال پس از آن روانه بازار شد. این نویسنده، فیلسوف و مجری تلویزیون که در کارهایش روی مفاهیم زندگی روزمره تمرکز دارد، در سال ۲۰۰۸ یکی از اعضای موسس «مدرسه زندگی» بود؛ موسسه‌ای ابداعی که در آن روی هوش احساسی افراد کار می‌شود.

«دو باتن» در این گزارش پنج کتابی را که بیشترین تاثیر را روی او گذاشته‌اند، معرفی کرده است:

۱. «اسطوره‌شناسی‌ها» نوشته «رولان بارت» (۱۹۵۷)

اگر «بارت» را کشف نکرده بودم، نویسنده‌ای که حالا هستم نمی‌شدم. در دانشگاه میل گُنگی به نوشتن داشتم، اما نمی‌توانستم تصور کنم چطور نویسنده‌ای می‌شوم. بعد با مرد فرانسوی آشنا شدم که به من یاد داد چطور کار‌های غیرداستانی بنویسم. «اسطوره‌شناسی‌ها» درباره معمولی‌ترین مسائل ممکن است؛ پودر شست‌وشو، برج ایفل، عاشق شدن، دامن‌های بلند و کوتاه و عکس‌هایی از مادرش. با این حال، او نوعی ذهنیت فلسفی و آموزشی کلاسیک را روی این موضوعات سوار کرده. «بارت» می‌داند چطور افکار «ژان راسین» را با تعطیلات ساحلی، و «فروید» و انتظار زنگ تلفن یک معشوق را به هم ربط دهد. کار او، فاصله بین بالا و پایین را از بین می‌برد. او موضوعات عمیق را در جریان چیز‌هایی سطحی و پیش‌پاافتاده می‌دید.

۲. «قبر ناآرام» نوشته «سیریل کونولی» (۱۹۵۱)

کتاب «قبر ناآرام» نوشته «سیریل کونولی» دیگر چاپ نمی‌شود و اغلب با اثر مشهور «کونولی» یعنی «دشمنان پیمان» (۱۹۳۸) مقایسه می‌شود. این اتهام بیشتر به این خاطر به «قبر ناآرام» وارد می‌شود که آن را اثری افراطی می‌دانند که موفق نشده بین زیاد حرف زدن درباره خود و خودمحوری تمایز قائل شود. «کونولی» بیشتر اولی را انجام می‌داد، ولی خودمحور هم نبود.

این کتاب ترکیبی وسوسه‌کننده از خاطرات، مقاله، سفرنامه و آثار دم‌دستی با پاراگراف‌های بی‌ربط است که «کونولی» در آن نظراتش راجع به زنان، مذهب، مرگ، اغوا، شیفتگی و ادبیات را اظهار می‌کند. افکار هوشمندانه او به زیبایی شکل یافته و با بهترین مختصرگویی فرانسوی همراه شده است.

۳. «نامه‌هایی از یک رواقی» نوشته «سنکا» (۶۵ سال پس از میلاد)

اگر «سِنِکا» در دوران ما زندگی می‌کرد، نویسنده عصر می‌شد. او که در زمان ناآرامی‌های مداوم سیاسی بود (آن زمان «نرون» بر تخت تیکه زده بود)، فلسفه را به عنوان نظمی که ما را در برابر خطرات همیشگی آرام نگه می‌دارد، تفسیر می‌کرد. او با یادآوری این موضوع که هر چقدر هم فکر کنیم پیشرفته و ایمن شده‌ایم، بلایای طبیعی و انسانی از خصوصیات همیشگی زندگی ما هستند، سعی می‌کرد حس ناعدالتی را در خوانندگان آرام کند. «سنکا» می‌گوید ما باید احتمال روی دادن ناخوشایندترین رخداد‌ها را در ذهن داشته باشیم. هیچ‌کس نباید بدون آگاهی از احتمالات مرگبار، با ماشین به سفر برود، از پله‌ها پایین برود یا از دوستی خداحافظی کند.

۴. «مقالات» نوشته «آرتور شوپنهاور» (۱۸۵۱)

«شوپنهاور» یک آدم بدبین دیگر است که حس خوشبختی بیشتری به آدم می‌دهد. او در کتاب «مقالات» می‌گوید همه انسان‌ها به راحتی کمال را تصور می‌کنند، اما مشکل این‌جاست که نمی‌توان تصور کرد چنین کمالی اتفاق بیفتد. فلسفه بورژوایی مدرن امیدش را به دو فاکتور لازم خوشبختی یعنی عشق و کار، متصل کرده است. اما در این اطمینان عالی که همه به رضایت دست پیدا می‌کنند، نوعی بی‌رحمی بی‌ملاحظه تنیده شده که می‌گوید این اتفاق هرگز رخ نمی‌دهد؛ بنابراین بدشانسی‌های شخصی، ازدواج‌های ناموفق و آرزو‌های محقق‌نشده، به جای این‌که برای ما جنبه‌های شبه‌اجتناب‌ناپذیر زندگی باشند، همچون طلسم روی شانه‌های ما سنگینی می‌کنند.

۵. «درجست‌وجوی زمان از دست‌رفته» نوشته «مارسل پروست» (۱۹۱۳-۱۹۲۷)

آن‌چه درباره «در جست‌وجوی زمان از دست‌رفته» اثر مارسل پروست تحسین مرا برمی‌انگیزد، این است که این رمان، رمانی شبیه کتاب‌های فلسفی با ریزه‌کاری‌های یک رمان‌نویس نیست. جست‌وجوی یک نفر برای توقف تلف کردن و قدر دانستن ارزشمندترین دارایی، یعنی وقت است. معنای زندگی همان‌طور که در زیبایی‌شناسی تجربی تعریف می‌شود، چندان در عشق یا موفقیت‌های زندگی به دست نمی‌آید. ما نسخه والا، شفاف و دلسوز واقعیت را در هنر خوب می‌یابیم.

آلن دوباتن فیلسوف
ارسال نظر

آخرین اخبار

پربیننده ترین